آرمان ملی آنلاین -علیرضا پورحسین: انتخابــات پــارلمان عـــراق پـــــس از فرازونشیبهای فراوان بالاخره روز یکشنبه برگزار شد و حدود 40 درصد مردم عراق در این انتخابات شرکت کردند. آماری که از سوی برخی گروههای عراقی زیر سوال رفت اما نتایج نیز پس از فرازونشیبهای فراوان اعلام شد. انتخاباتی که با پیروزی حزب صدر به پایان رسید. جریانی که در سالهای اخیر روابطی نهچندان خوب با ایران داشته است. ائتلافی سیاسی که بیشتر بهواسطه موضعگیریهای تند و ردایکالی که دارد، از عملکرد منطقی در عرصه سیاسی به دور بوده است. در همین راستا یکی از سوالات مهم پس از انتخابات عراق، نحوه تعامل نخستوزیر مورد حمایت جریان صدر با ایران است. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفتوگویی با صلاحالدین هرسنی، تحلیلگر مسائل بینالملل داشته است که در ادامه می خوانید.
پیروزی جریان صدر چه تاثیری بر روابط ایران و عراق خواهد گذاشت؟
نتایج انتخابات عراق بیش از همه تحتتاثیر پیروزی احزاب شیعی و بهتبع آن موقعیت ایران از فردای این انتخابات در ارتباط با عراق قرار گرفته است. در این ارتباط و با توجه به آنکه حزب سائرون و جریان مقتدیصدر توانسته است 73 کرسی را کسب کند، باید دید که با تشکیل دولت ائتلافی از سوی جریان صدر، رابطه ایران با عراق در چه موقعیت و وضعیتی قرار میگیرد. به نظر میرسد که موقعیت ایران با تشکیل دولت ائتلافی از سوی جریان صدر تا میزان قابلتوجهی تابع جایگاه ایران در نگرشها و انگارههای مقتدیصدر خواهد بود. واقعیت آن است که در شرایط حاضر عراق، مقتدیصدر هیچ موافقتی با حضور ایران در عراق ندارد و حتی با گروههای وابسته به ایران یعنی جریان فتح و میلیشیاهای مرتبط به آن به رهبری هادی عامری به علت بیثباتی جامعه عراق و انتصاب آن به بعضی گروهها، سر ستیز دارد. درواقع مقتدیصدر نیز به مانند همه تکنوکراتهای عراق به این نتیجه رسیده است که نباید عراق پساداعش و در عصر ظهور هویتهای نامتجانس، جولانگاه کشورهای پرنفوذ منطقهای شود. چنین پیامی همواره از سوی نخستوزیران پیشین یعنی حیدر عبادی، عادل عبدالمهدی و مصطفی کاظمی شنیده و
مخابره شده است. برای نمونه مقتدیصدر و نیروهای وابسته به آن در سال 2019، هنگامی که اعتراضات علیه فساد مقامات دولتی عراق و نفوذ ایران در عراق آغاز شده بود، از این اعتراضات حمایت به عمل آوردند. در همان هنگام مقتدیصدر به جای همسویی با ایران در راستای تقویت ژئوپلیتیک شیعه، از مصطفی الکاظمی برای نخستوزیری عراق پشتیبانی کرد و درمقابل تلاش کرد که از نفوذ ایران در عراق جلوگیری کند. به این ترتیب ایرانستیزی مقتدیصدر جای آمریکاستیزی را گرفت.
به چه علت مقتدیصدر از ایران فاصله گرفت و بیش از آنکه مخالف آمریکا باشد، در مقابل ایران ایستاد؟
البته چرخش معنیدار مقتدیصدر از آمریکاستیزی به ایرانستیزی ریشه در رویکرد و مواضع مقامات ایران داشته و دارد، چراکه مقامات ایران هیچگاه از مقتدیصدر و جریان وابسته به آن در بازیها و رقابتهای سیاسی و البته اختلافاتی که مقتدیصدر بهویژه با نوری مالکی داشت، حمایتی نکرده و کمکی به عمل نیاوردند. در واقع دلیل عدم حمایت ایران از مقتدیصدر ریشه در شعارها و رویکردهای سیاسی رادیکال و سخت مقتدیصدر داشت و مقتدیصدر هیچگاه مایل نبود که سیاستهای رادیکال و هر چند به ظاهر سرسخت خود را که با ملیگرایی و ناسیونالیسم عراقی پیوند خورده بود، قربانی منافع ایران کند. این وضعیت سبب شد که مقتدیصدر دست برتر را در احزاب شیعی در عراق داشته باشد. تحت این شرایط و از آنجایی که ایران میدانست سیاستهایش در منطقه مورد واپایش از سوی بازیگران منطقهای قرار خواهد گرفت، لذا به جای حمایت از صدر، رویکردی پراگماتیک در قبال تحولات عراق را در پیش گرفت با این هدف که اگر دولتی در بغداد روی کار بیاید، بتواند منافع و حساسیتهای ایران را هم موردتوجه قرار دهد. به این ترتیب دلیل حمایت ایران از تکنوکراتهای عراق بهجای مقتدیصدر آن بود که
تا بار دیگر موج ایرانهراسی بر مبنای تئوریهایی چون صدور انقلاب ایران و هلال شیعی تقویت نشود. در چنین شرایطی تهران، در دوگانه نوری مالکی و مقتدیصدر از نوریالمالکی حمایت کرد. مقتدیصدر چندینبار در چنین شرایطی قرار گرفت و مشاهده کرد در بزنگاههای مختلف، ایران پشت او را خالی میکند و حتی تهران وقتی که قرار بود از مالکی عبور کند نه تنها مقتدیصدر را انتخاب نکرد بلکه به حیدرالعبادی رضایت داد که حتی بیش از نوریمالکی چهرهای تکنوکرات بود. بعد از این اتفاقات بود که صدر تصمیم گرفت به رابطه با ایران پایان دهد.
روابط ایران و عراق در آینده نزدیک به چه سمتی پیش میرود و آیا تنش سیاسی جدی را میتوان متصور بود؟
به دنبال قطع رابطه ایران با جریان صدر اوج وخامت اوضاع آنجا بود که مقتدیصدر توانست با محمدبنسلمان ولیعهد سعودی دیدار کند که موجب نارضایتی جریان محافظهکار در ایران قرار گرفت. حال و اگر چه روابط ایران با جریان صدر به سیاق گذشته است اما پیروزی و پیشتازی حزبش در این انتخابات برای تشکیل یک دولت ائتلافی پیامهای ویژهای برای بازیگران قدرتمند در عراق و منطقه به همراه دارد و از تغییر نسبی شرایط بازی میدان عراق بهویژه نزول و کاهش قدرت ایران حکایت می کند. چراکه شواهد نشان میدهند که حزب سائرون قطعا با حزب فتح که طرفدار ایران است، ائتلاف نمیکند و تشکیل دولت نمیدهد. درواقع از پس موقعیتی که برای ایران از رهگذر نتایج این انتخابات رقم میخورد باید گفت که جایگاهیابی ایران در واقعیات میدانی عراق مانند گذشته نیست و نقش برتر در عراق را از دست خواهد داد. با این وجود شاید بتوان گفت که عراق نمیتواند از کنار ارتباط با ایران بگذرد اما شاید به همین علتها، روابط ایران و عراق همچون گذشته قوی و مستحکم نباشد.
ارسال نظر