مذاکرات 8 آذر در فضای جنگ سرد
حشمت الله فلاحت پیشه در گفت و گو با آرمان ملی مطرح کرد
آرمان ملی آنلاین - در هفتهای که پشت سرگذاشتیم شاهد سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس سازمان بین المللی انرژی اتمی به تهران بودیم، هرچند در تهران اعلام شد ایران و آژانس به توافق اصولی برای حل مشکلات فنی با آژانس رسیدهاند اما گروسی در بازگشت به وین اعلام کرد که سفرش به تهران دستاوردی نداشته است و آمریکا هم ایران را به برگزاری نشست فوق العاده شورای حکام تهدید کرد. حال باید دید با توجه به این مسائل مذاکرات پیش رو چگونه پیش خواهد رفت. در این راستا «آرمان ملی» با حشمتا... فلاحت پیشه تحلیلگر مسائل بینالملل و رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس به گفت و گو پرداخته است که میخوانید.
سفر اخیر رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی و تهدید آمریکا به برگزاری نشست فوقالعاده شورای حکام در آستانه مذاکرات 8 آذر را چگونه تحلیل میکنید؟
هیچکدام از طرف ها فرصت 8 آذر را از دست نمیدهند، بههمین دلیل است که سه کشور اروپایی و آمریکا منصرف شدند که قطعنامهای را در شورای حکام علیه ایران بدهند. بههرحال انتظار داشتند که در ابتدا ایران با آژانس یک توافق اصولی را بر سر بازرسیها داشته باشند و طبیعی بود که اجرای آن راموکول کند به توافق احتمالی با 1+4 یا 1+5 در وین؛ اما ایران این کار را صورت نداد و توافق را به عنوان محصول مذاکرات وین میخواهد. یعنی در واقع در زمینه تحریمها به یک توافقی برسند و آن زمان ایران بتواند بازرسیها را بپذیرد. این موضع کاملا سختگیرانهای بود که خیلی ها انتظار نداشتند که ایران اتخاذ کند چون در همان زمانی که ایران قانون مجلس را اجرا کرد و عملا اعلام کرد که حاضر نیست با آژانس کار کند ولی بازهم دیدیم که آقای گروسی به ایران سفر کرد و یک توافق نسبی آن زمان صورت گرفت. الان دوباره ایران توافق را صورت نداد و در واقع یک مشی سخت گیرانهتری را در پیش گرفت و نشان داد اگر در 8 آذر یک تکانی در کاهش تحریمها صورت نگیرد امکان این که توافق با آژانس صورت نگیرد وجود دارد. به هر حال با یک همچنین شرایطی طرفین به استقبال مذاکرات 8 آذر
میروند به عبارتی مذاکرات در اوج تنش و اوج جنگ سرد طرفین دارد شکل میگیرد و باید منتظر بود و دید در فضای جنگ سرد چه توافقی شکل میگیرد.
در آستانه مذاکرات 8 آذر صحبت از توافق «کمتر در ازای کمتر» یا لغو جزئی تحریمهای ایران در ازای بازگردانی یا متوقف ساختن فعالیت هستهای میشود، به نظر شما این نوع توافق قابل حصول است؟
معتقد هستم که امکان چند مرحلهای شدن توافق وجود دارد. یعنی طرفین به این نتیجه رسیدهاند که قاعده همه یا هیچ عملا نتیجه نمیدهد و لذا امکان چند مرحلهای شدن توافقات وجود دارد. مرحله اول بحث در این است که ایران انتظار دارد که بخشی از اموال خودش آزاد بشود تا با آژانس به یک توافق اصولی برسد. مرحله اول آزاد شدن بخشی از منایع است تا ایران برنامه خودش را بیش از این ادامه ندهد یعنی از لحاظ افزایش سوخت هستهای و به هر حال تولید یکسری سخت افزارهای مربوط به برنامه هستهای این می تواند مرحله اول باشد. مر حله دوم می تواند سرنوشت سوخت مازاد ایران باشد، سوخت مازاد بر 5 درصدیعنی مازاد از سوخت بیست درصد که ایران در اوج تحریم این سوخت را افزایش داده و مقدار غنی سازی را به شصت درصد رسانده و هزینه زیادی را متحمل شده است. علاوه بر هزینه تولیدات هستهای شاید بشود گفت هزینه سنگین تر، البته با در نظر گرفتن این نکته که ایران تحریمها را تحمل کند به امید این که در آینده بتواند از همین ابزار استفاده بکند که به نظرم مهمتر از توافق اولیه با آژانس است. کشورهای اروپایی و آمریکا در موضع گیریهایی که داشتند سعی کردند دستاوردهای تازه
هسته ایران را به عنوان یک ابزار، ابزار تقویت کننده توان چانه زنی نادیده بگیرند ولی نادیده گرفتن آن حتما منجر به بیتفاوتی ایران به ادامه مذاکرات خواهد شد. واقعیت این است که این موارد برگهای برندهای است که ایران با تحمل تحریمها به این برگ ها رسیده است و نشان داده که قابلیتهای زیادی دارد ولی برای راستی آزمایی و برای محدود کردن برنامه هستهای خود در مقابل تعلیق معنا دار تحریمها حاضر به توافق است. قسمت سوم که میتواند قسمت نهایی باشد به آن احیای برجام و بازگشت به شرایطی که برجام قطع شده بود و بیش از 915 تحریمی که دوباره اعمال شد به همراه تحریمهایی که زمان برداشته شدنشان طبق متن اولیه برجام فرا رسیده است باید این کار صورت بگیرد و در مقابل ایران هم می تواند مواردی مانند اجرای پروتکل الحاقی و بازرسی های پایدار را بپذیرد. به نظرم رسیدن به این مرحله زود است و احیای برجام شاید در سه گام صورت بگیرد که هرگام نسبت به گذشته سنگین تر و سخت تر است و ضمن این که فضای بی اعتمادی شدیدی هم وجود دارد.
تغییر دولت و روی کار آمدن دولت اصولگرا و فضای سیاسی داخلی ایران چه تاثیری بر مذاکرات دارد؟
در داخل ایران هم شرایط جدیدی شکل گرفته است. دولت کنونی، دولت گذشته و اصل برجام را به شدت مورد انتقاد قرار می داد به ویژه این که این دولت بر خلاف دولت گذشته یک عقبه طرفدار دارد که با انتقادهای تندی که به دولت گذشته در زمینه برجام و اقتصاد مرتبط با خارج داشتند تنوانستند دولت و مجلس را قبضه کنند. اما همان چیزی که پل پیروزی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بود می شود گفت که دغدغه آنها به حساب می آید. مجبور هستند پلی را ایجاد کنند بین نقدی که در گذشته داشتند و اثباتی که در حال حاضر انجام بدهند. به هرحال باید برجام را احیاء کنند و نقدی را که بر اساس آن دولت گذشته با عناوین مختلف از اشتباه تا خیانت می خواندند الان باید پلی را ایجاد کنند تا عقبه آنها را قانع کند و این سخت ترین کاری است که دولت باید انجام بدهد.یک واقعیتی وجود دارد که باید به آن توجه کرد و آن عبارت است از این که حقانیت ایران در چالش هسته ای مشخص است و بهویژه دولت بایدن اشتباه کرد که بهاصطلاح با سیاست حداکثری ترامپ وارد موضوع شد ولی معتقد هستم که تاخیر در توافق همان توافقی که در دولت گذشته به آن توافق 90درصد گفته می شد در کل به ضرر ایران تمام
شد. واقعیاتی که وجود دارد این است که اگر دولت سیزدهم در قالب نقد و انتقاد پیش برده و به همین دلیل آنچه بیشتر مهم بوده یکسری موضع گیریها بوده الان باید توجه کند که الان در مقام اجرا قرار دارد و در مقام اجرا اصل اساسی این است فضای فکری مسئولان دولت با فضای فکری مردم تطبیق داشته باشد. واقعیت این است که این تطبیق در حال حاضر وجود ندارد. فضای فکری مسئولان فضای متفاوتی است وقتی که مسئولان اعلام می کنند مشکل حل شده و یا مشکلات در حال حل است علت این است که خودشان واقعا مشکل ندارند وگرنه مردم با چالش های اقتصادی مواجه هستند اگر زودتر توافق می شد توپ در زمین ایران نبود و الان هم من فکر میکنم انتظاری که از مذاکرات 8 آذر میرود این است که مسئولان مذاکره کننده به جای این که بیانیه سیاسی بدهند و کماکان با عقبه خودشان در قالب فضای انتقادی صحبت کنند به جای این موضوع بیایند و یک رویکرد اثباتی و اجرائی را در پیش بگیرند و سعی کنند به سوی یک توافق عملی حرکت بکنند. به نظرم رسیدن به این مرحله زود است و احیای برجام شاید در سه گام صورت بگیرد که هرگام نسبت به گذشته سنگین تر و سخت تر است و ضمن این که فضای بی اعتمادی شدیدی هم
وجود دارد.
تغییر دولت و روی کار آمدن دولت اصولگرا و فضای سیاسی داخلی ایران چه تاثیری بر مذاکرات دارد؟
در داخل ایران هم شرایط جدیدی شکل گرفته است. دولت کنونی، دولت گذشته و اصل برجام را به شدت مورد انتقاد قرار می داد به ویژه این که این دولت بر خلاف دولت گذشته یک عقبه طرفدار دارد که با انتقادهای تندی که به دولت گذشته در زمینه برجام و اقتصاد مرتبط با خارج داشتند تنوانستند دولت و مجلس را قبضه کنند. اما همان چیزی که پل پیروزی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بود می شود گفت که دغدغه آنها به حساب می آید. مجبور هستند پلی را ایجاد کنند بین نقدی که در گذشته داشتند و اثباتی که در حال حاضر انجام بدهند. به هرحال باید برجام را احیاء کنند و نقدی را که بر اساس آن دولت گذشته با عناوین مختلف از اشتباه تا خیانت می خواندند الان باید پلی را ایجاد کنند تا عقبه آنها را قانع کند و این سخت ترین کاری است که دولت باید انجام بدهد.یک واقعیتی وجود دارد که باید به آن توجه کرد و آن عبارت است از این که حقانیت ایران در چالش هسته ای مشخص است و بهویژه دولت بایدن اشتباه کرد که بهاصطلاح با سیاست حداکثری ترامپ وارد موضوع شد ولی معتقد هستم که تاخیر در توافق همان توافقی که در دولت گذشته به آن توافق 90درصد گفته می شد در کل به ضرر ایران تمام شد. واقعیاتی که وجود دارد این است که اگر دولت سیزدهم در قالب نقد و انتقاد پیش برده و به همین دلیل آنچه بیشتر مهم بوده یکسری موضع گیریها بوده الان باید توجه کند که الان در مقام اجرا قرار دارد و در مقام اجرا اصل اساسی این است فضای فکری مسئولان دولت با فضای فکری مردم تطبیق داشته باشد. واقعیت این است که این تطبیق در حال حاضر وجود ندارد. فضای فکری مسئولان فضای متفاوتی است وقتی که مسئولان اعلام می کنند مشکل حل شده و یا مشکلات در حال حل است علت این است که خودشان واقعا مشکل ندارند وگرنه مردم با چالش های اقتصادی مواجه هستند اگر زودتر توافق می شد توپ در زمین ایران نبود و الان هم من فکر میکنم انتظاری که از مذاکرات 8 آذر میرود این است که مسئولان مذاکره کننده به جای این که بیانیه سیاسی بدهند و کماکان با عقبه خودشان در قالب فضای انتقادی صحبت کنند به جای این موضوع بیایند و یک رویکرد اثباتی و اجرائی را در پیش بگیرند و سعی کنند به سوی یک توافق عملی حرکت بکنند.
تغییر دولت و روی کار آمدن دولت اصولگرا و فضای سیاسی داخلی ایران چه تاثیری بر مذاکرات دارد؟
در داخل ایران هم شرایط جدیدی شکل گرفته است. دولت کنونی، دولت گذشته و اصل برجام را به شدت مورد انتقاد قرار می داد به ویژه این که این دولت بر خلاف دولت گذشته یک عقبه طرفدار دارد که با انتقادهای تندی که به دولت گذشته در زمینه برجام و اقتصاد مرتبط با خارج داشتند تنوانستند دولت و مجلس را قبضه کنند. اما همان چیزی که پل پیروزی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بود می شود گفت که دغدغه آنها به حساب می آید. مجبور هستند پلی را ایجاد کنند بین نقدی که در گذشته داشتند و اثباتی که در حال حاضر انجام بدهند. به هرحال باید برجام را احیاء کنند و نقدی را که بر اساس آن دولت گذشته با عناوین مختلف از اشتباه تا خیانت می خواندند الان باید پلی را ایجاد کنند تا عقبه آنها را قانع کند و این سخت ترین کاری است که دولت باید انجام بدهد.یک واقعیتی وجود دارد که باید به آن توجه کرد و آن عبارت است از این که حقانیت ایران در چالش هسته ای مشخص است و بهویژه دولت بایدن اشتباه کرد که بهاصطلاح با سیاست حداکثری ترامپ وارد موضوع شد ولی معتقد هستم که تاخیر در توافق همان توافقی که در دولت گذشته به آن توافق 90درصد گفته می شد در کل به ضرر ایران تمام شد. واقعیاتی که وجود دارد این است که اگر دولت سیزدهم در قالب نقد و انتقاد پیش برده و به همین دلیل آنچه بیشتر مهم بوده یکسری موضع گیریها بوده الان باید توجه کند که الان در مقام اجرا قرار دارد و در مقام اجرا اصل اساسی این است فضای فکری مسئولان دولت با فضای فکری مردم تطبیق داشته باشد. واقعیت این است که این تطبیق در حال حاضر وجود ندارد. فضای فکری مسئولان فضای متفاوتی است وقتی که مسئولان اعلام می کنند مشکل حل شده و یا مشکلات در حال حل است علت این است که خودشان واقعا مشکل ندارند وگرنه مردم با چالش های اقتصادی مواجه هستند اگر زودتر توافق می شد توپ در زمین ایران نبود و الان هم من فکر میکنم انتظاری که از مذاکرات 8 آذر میرود این است که مسئولان مذاکره کننده به جای این که بیانیه سیاسی بدهند و کماکان با عقبه خودشان در قالب فضای انتقادی صحبت کنند به جای این موضوع بیایند و یک رویکرد اثباتی و اجرائی را در پیش بگیرند و سعی کنند به سوی یک توافق عملی حرکت بکنند.
ارسال نظر