| کد مطلب: ۴۴۰۵۲۱
لینک کوتاه کپی شد

کشور به یک مدیریت کارآمد اجرایی نیازمنداست

اشرف بروجردی در گفت وگو با »آرمان ملی«:

کشور به یک مدیریت کارآمد اجرایی نیازمنداست

آرمان ملی آنلاین - سهیل ثابت: شرایط افتصادی و معیشتی جامعه و نارضایتی و اعتراض مردم به وضع بغرنج زندگی خود نشان می‌دهد که تغییری در زندگی آنها حاصل نشده است و به قرائت عده‌ای به لحاظ افزایش افسار گسیخته قیمت‌ها وضعیت از چند ماه پیشتر بد‌تر شده است. این در حالی است که اخیرا بحث حذف ارز4200 تومانی نیز مطرح شده که به گواه اقتصاددانان می‌تواند شرایط اقتصادی را به مراتب نسبت به شرایط کنونی بدتر کند. با این حال رئیس‌جمهور همواره بر گره‌گشایی از کار مردم و تغییر به نفع مردم سخن گفته و می‌گوید. حال باید دید با توجه به شرایط فعلی جامعه و برای احیای اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی دولت چه برنامه‌ای را در دستور کار خواهد داشت. در این راستا «آرمان ملی» با اشرف بروجردی فعال سیاسی اصلاح‌طلب و رئیس سابق کتابخانه ملی ایران به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.
چند ماه از عملکرد دولت سیزدهم می‌گذرد و با وجود وعده‌های بسیار در راستای تغییر به نفع مردم آنچه در جامعه مشاهده می‌شود این است که به نظر نمی‌رسد نسبت به گذشته تغییری حاصل شده باشد؛ ارزیابی شما چگونه است؟
معمولا کسانی که بحثی را مطرح می‌کنند یا وعده‌ای را می‌دهند باید مبتنی بر یکسری اطلاعات باشد. اینکه گفته شود این کار باید بشود، آن کار باید بشود یا اینکه باید چنین و چنان کنیم اما اتفاقی نمی‌افتد و شاهدیم که این بایدها تحقق پیدا نمی‌کند به دلیل ضعف شناخت از قابلیت‌‌های جامعه و از ظرفیت‌هایی که در جامعه و ایران وجود دارد است. همچنین به این دلیل است که فرد نسبت به مباحثی که مطرح می‌کند نمی‌تواند بردی برای آن مطالب متصور شود. لذا اگر قرار بر این باشد که یک ارزیابی از جامعه و شرایط جامعه داشته باشیم برای دسترسی به یک تصویر مطلوب از جامعه می‌بینیم که چنین تصویری تحقق پیدا نکرده و مردم روز به روز به لحاظ سطح زندگی در فقر بیشتری قرار می‌گیرند و دولت به جهت موقعیت اجتماعی و اشتغال نتوانسته شریطی را برای جامعه فراهم کند که مردم احساس آرامش کنند و بتوانند در یک فضای مناسب زندگی را به سر ببرند. لذا طبیعتا اگر بخواهیم تحلیلی از شرایط فعلی جامعه و عملکردها بدهیم قاعدتا می‌توانیم بگوییم که جامعه‌ای سرشار از نا امیدی را شاهد هستیم. جامعه‌ای که در آن گرسنگی و فقر فراگیر‌تر می‌شوند و مردم در آن احساس می‌کنند که صدایشان را کسی نمی‌شود، خواسته‌شان به جایی نمی‌رسد و نتیجه‌ای به‌دست نمی‌آید. این شرایط امروز جامعه ما است و اگر قرار بر این است که بتوانیم به یک جامعه مطلوب دست پیدا کنیم قطعا نیازمند به مدیریت کارآمد، استفاده از تجارب سایر افرد و تصمیمات قاطع و مفید برای آینده جامعه هستیم.
با توجه به شرایط جامعه و نارضایتی از عملکردها این نوع اقدامات و عملکردها چه میزان بر اعتماد عمومی تاثیر‌گذار خواهد بود و برای احیای اعتماد از دست رفته باید چه اقداماتی صورت گیرد؟
اساسا جامعه ما از شرایطی که در بدو انقلاب زندگی می‌کرده تا امروز در مقاطع تاریخی مختلف شاهد افت سرمایه اجتماعی و اعتماد بوده و می‌بینیم که مردم هر روز نسبت به روز گذشته نسبت به مدیران و تصمیم‌گیران و آینده خودشان بی‌اعتماد می‌شوند. طبیعتا اگر قرار باشد که سرمایه اجتماعی افزایش پیدا کند و مردم نسبت به دولت و حاکمیت اعتماد بیشتری داشته باشند نمود عینی آن باید در تغییراتی که در ارتقای سطح زندگی مردم ایجاد و ظاهر می‌شود به نمایش در‌آید. اگر شرایط به نحوی پیش برود که مردم احساس کنند خواسته‌هایشان می‌تواند محقق ‌شود در طول مدتی می‌توان به بازیابی این سرمایه و اعتماد عمومی خوشبین بود. وقتی مردم مرتب می‌شنوند که اختلاس‌ها فراگیر است و نمی‌توانند شرایط خوبی را تجربه کنند اعتماد شکل نمی‌گیرد وبر عکس هر روز کاهش پیدا می‌کند. بنابر این باید اقداماتی در راستای ارتقای سطخ زندگی مردم و تغییرات در وضعیت اقتصادی و معیشتی ایجاد شود تا کم‌کم مردم نیز نسبت به روندهای موجود در جامعه احساس اعتماد کنند و شرایط به سال‌‌های اول انقلاب که اعتماد بالایی نسبت به عملکرد‌ها و مسئولان در جامعه وجود داشت بازگردد. البته با توجه به اینکه انتخابات مجلس دوازدهم را نیز در سال‌‌های آینده پیش‌رو داریم بازیابی این اعتماد عمومی ضروری به نظر می‌رسد چرا که با تجربه انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری سیزدهم به نظر نمی‌رسد که جریانات سیاسی خواهان انتخاباتی کم رونق و حداقلی باشند. هر چند که همه چیز بستگی به شرایط آن موقع جامعه، عملکرد شورای نگهبان و رویکرد حاکمان دارد که چه میزان شرایط را فراهم کنند که همه نیروها امکان مشارکت داشته باشند. با این شرایط فعلی به نظر من مردم همچنان دلسرد‌تر و نا امید‌تر از گذشته خواهند بود و با عملشان نیز این موضوع را نشان خواهند داد.
کمتر از 2 سال از روی کار آمدن مجلس یازدهم می‌گذرد و با وجود شعارهای پر طمطراق داده شده مبنی بر بهبود وضعیت معیشتی مردم و حل مشکلات جامعه اما هنوز عملکردی که نشان دهنده عزم مجلس برای این کار باشد مشاهده نشده؛ در این راستا عملکرد مجلس را چگونه می‌بینید؟
من اصلا این مجلس را به عنوان نمایندگان مردم نمی‌شناسم و این مجلسی نیست که برآمده از اراده جمعی باشد. با حذف نیروها توسط شورای نگهبان اینها هرگز نمی‌توانند مردم را نمایندگی کنند. اکثر نمایندگان مجلس یازدهم کسانی هستند شناخت کافی از شرایط جامعه ندارند، نمی‌توانند تصمیمات خوبی برای جامعه اتخاذ کنند و نیاز مردم را خوب ببینند. به همین جهت به نظر می‌رسد که مجلس یازدهم مجلسی نیست که بشود برای آن نمره‌ای تعیین کرد و به نظر من این مجلس به قهقرا می‌رود و اصلا مجلسی نیست که پاسخگوی خواست و نیاز مردم باشد.
برخی معتقدند به‌رغم اینکه گفته می‌شود مشکلات اقتصادی جامعه جملگی ناشی از تحریم‌های ظالمانه است اما برخی عملکردهای ناموفق و به عبارتی ناکارآمدی‌ها نیز سبب ساز این موضوع است؛ تحلیل شما از این موضوع چگونه است؟
معتقدم که قطعا عملکردها دخیل است و البته تحریم‌ها نیز قطعا تاثیر دارد و نمی‌توانیم بگوییم که بی‌تاثیر است ولی تحریم به تنهایی این شرایط را برای جامعه به وجود نیاورده است و مدیریت‌های نامناسب هم به شکل‌گیری چنین شرایطی در جامعه کمک کرده است.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار