محسن جلیلوند در گفتوگو با «آرمان ملی» :
برجام در تعلیق؟ -حاشیه ها و خواسته های حداكثری، عامل اصلی است
احسان انصاری: آینده برجام در هالهای از ابهام قرار گرفته است. از یکطرف آمریکا خواستار تجدیدنظر ایران در برخی اقداماتش است و از سوی دیگر ایران به دنبال خارج کردن برخی نهادها از لیست تحریمهاست که در متن برجام وجود ندارد. این موضوعات به همراه تحولات بینالمللی ازجمله حمله نظامی روسیه به اوکراین باعث شده که سرنوشت مذاکرات با وضعیت پیچیدهای مواجه شود.
آرمان ملی آنلاین - «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر محسن جلیلوند، تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. جلیلوند معتقد است: «در شرایط کنونی میدان بر دیپلماسی غلبه پیدا کرده است. دلیل اصلی این موضوع نیز این است که تحولات بینالمللی زیادی در طول این سالها رخداده است. امروز دیپلماسی تابعی از میدان شده و اتفاقاتی که در عرصه بینالمللی رخ میدهد بر دیپلماسی تأثیر گذاشته است. اینکه بنده عنوان میکنم ایران و آمریکا به تنظیمات کارخانه بازگشتهاند به معنای این است که دو طرف باید درباره مسائلی بهجز برجام مذاکره کنند. امروز شرایط به شکلی است که حاشیه به متن چسبیده و بسیار به هم نزدیک است. به همین دلیل نیز جدا کردن حاشیههای برجام از متن بسیار سخت و دشوار شده است.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
درحالیکه گمانی زنیها مبتنی بر این بود که برجام تا قبل از نوروز به نتیجه خواهد رسید اما چنین نشد و در شرایط کنونی نیز مذاکرات درباره برجام با فراز و نشیبهایی در جریان است. چرا تصمیمگیری درباره برجام به تأخیر افتاده است؟
برجام زودتر از این میتوانست به نتیجه برسد. با این وجود در شرایط کنونی مسائلی که ارتباطی به برجام ندارد را به مذاکرات گره زدهاند و تلاش میکنند مذاکرات را در مسیری قرار بدهند که این موضوعات به برجام ارتباط دارد. شرایط به شکلی است که مسائل حاشیهای پیرامون برجام بر خود برجام غلبه پیدا کرده است. موضوعاتی را مطرح میکنند که در متن برجام وجود ندارد و به همین دلیل شرایط را پیچیده کرده است. بهعنوانمثال آمریکا موضوع قدرت موشکی ایران و همچنین اقدامات و رویکرد ایران در سطح منطقه را در مذاکرات مطرح کرده و تلاش میکند این موضوعات حاشیهای را به مذاکرات متن برجام ارتباط بدهد. از سوی دیگر ایران نیز موضوع تحریم سپاه را مطرح کرده است. برجام تنها درباره فعالیتهای هستهای ایران است و موضوعات دیگر را در برنمیگیرد. شرایط مذاکرات به شکلی است که حاشیهها بر متن غلبه پیدا کرده است. به نظر میرسد طرفین روی موضوع هستهای و توافق در این زمینه اجماع کردهاند. با این وجود حاشیهها باعث شده که فعلا توافق معلق باقی بماند و به نتیجه نرسد. به تعبیر دیگر ایران و آمریکا به تنظیمات کارخانهای بازگشتهاند و دوباره مواضعی را مطرح میکنند که قبل از موضوع هستهای دنبال میکردند. بازگشت به تنظیمات کارخانهای به معنای این است که دو طرف دوباره به نقطه آغاز خود بازگردند و دوباره کار را استارت بزنند. این اتفاقات باعث شده که مذاکرات پیرامون برجام قفل شده است.
حمله روسیه به اوکراین به چه میزان در سرنوشت برجام تأثیرگذار بوده است؟
حمله روسیه به اوکراین ازجمله موضوعات بیرونی است که بر مذاکرات و نتیجه برجام تأثیر گذاشته است. بدون تردید این اتفاق بر جایگاه روسیه و مذاکرات هستهای تأثیرگذار بوده است. نباید فراموش شود پس از حمله روسیه به اوکراین و تحریمهایی که کشورهای اروپایی و آمریکا علیه این کشور اعمال کردند، باعث شد که روسیه اعلام کند در ماجرای برجام و مذاکرات پیرامون فعالیتهای هستهای ایران دیگر نقش قبلی را ایفا نخواهند کرد. این در حالی بود که تا قبل از حمله روسیه به اوکراین این کشور نقش واسطه بین ایران و کشورهای اروپایی و آمریکا را داشت و گاهی بهصورت دوطرفه با کشورهای غربی مذاکره میکرد. درنتیجه هنگامیکه دیگر قرار نیست روسیه این نقش را بازی کند، برخی معادلات پیرامون مذاکرات تغییر خواهد کرد. اگر همه این موضوعات را در کنار هم قرار دهیم، به نتایجی دست پیدا میکنیم که باعث شده تاکنون توافق به نتیجه مثبت نرسد.
به اعتقاد شما، نوع مذاکراتی که تیم مذاکره کننده ایران دنبال میکرد و درخواستهایی که آمریکاییها داشتند، باعث نشد مذاکرات درنهایت به این نقطه برسد؟
به نظر من نوع مذاکرات باعث نشده که تاکنون توافق حاصل نشود بلکه تحولات بینالمللی در این زمینه نقش تعیین کنندهای داشته است. واقعیت این است که شرایط معادلات بینالمللی نسبت به سال2015 تغییر کرده است. دیگر نه ایران در شرایط سال 2015 قرار دارد و نه آمریکا و نه جهان. شرایط همه در طول این سالها تغییر کرده و امروز با چالشهایی مواجه هستیم که شاید در سال 2015 چالش به شمار نمیرفت. این اتفاقات ارتباطی به ترکیب تیم مذاکره کننده ایران و نوع مذاکراتی که این تیم دنبال میکند، ندارد. در طول سالهای پس از 2015 اتفاقاتی رخ داد که بسیاری از معادلات را تغییر داده است. در سال2015 برنامه هستهای ایران در نقطه دیگری قرار داشت درحالیکه امروز برنامه هستهای ایران در نقطه متفاوتی قرار گرفته است. این وضعیت درباره آمریکا نیز وجود دارد. در سال 2015 این کشور با وضعیت دیگری مواجه بود در حالی که امروز با شرایط متفاوتی مواجه است. همه این مسائل در تصمیمگیریهایی که قرار است در شرایط کنونی گرفته شود، نقش دارد. به تعبیر آقای ظریف در شرایط کنونی میدان بر دیپلماسی غلبه پیدا کرده است. دلیل اصلی این موضوع نیز این است که تحولات بینالمللی زیادی در طول این سالها رخ داده است. امروز دیپلماسی تابعی از میدان شده و اتفاقاتی که در عرصه بینالمللی رخ میدهد، بر دیپلماسی تأثیر گذاشته است. امروز شرایط به شکلی است که حاشیه به متن چسبیده شده و بسیار به هم نزدیک است. به همین دلیل نیز جدا کردن حاشیههای برجام از متن بسیار سخت و دشوار شده است.
تصور میکنیــد این شرایط تا چه زمانی ادامه پیدا کند و گره مذاکرات چگونه باز خواهد شد؟
گره مذاکرات زمانی باز خواهد شد که طرفین از خواستههـــای حداکثری به خواستههای حداقلـــــی برسند. تنها در چنیــن شرایطی است که مذاکرات میتواند به نتیجه برسد. طرفین بایــد پیشنهادهایی را مطرح کنند که بتواننــد درباره آنها به توافق برسند. در شرایط کنونی این اتفاق رخ نداده و به جای آنکه بر خواستههای حداقلی تأکید کنند، به طرح موضوعاتی پرداخته میشود که خواستههای حداکثری است و درباره آنها اصرار دارند. این در حالی است که شرایط بینالمللی نیز در پیچیده شدن شرایط تأثیر گذاشته و باعث شده طرفین از برخی خواستههایی که میتواند به موفقیت مذاکرات کمک کنند به راحتی عدول نکنند. موضوعاتی مانند جنگ اوکراین، تحریم روسیه و مسائلی که درباره چین وجود دارد باعث شده عدول طرفین از خواستههای حداکثری بهراحتی گذشته نباشد. نکته دیگر اینکه اگر قرار است مذاکرات به نتیجه برسد، باید حاشیهها از متن برجام جدا شود و جوهره برجام که درباره برنامه هستهای ایران است موردتوجه قرار بگیرد. این در حالی است که در شرایط کنونی موضوع برجام گروگان حاشیهها شده و این حاشیهها هستند که اجازه نمیدهند متن اصلی برجام مورد توجه قرار گیرد. آقای امیر عبداللهیان در جایگاه وزیر خارجه به صراحت عنوان کرد که اصل برجام به نتیجه رسیده اما آنچه باعث شده هنوز توافق نهایی صورت نگیرد، حاشیههایی است که پیرامون برجام به وجود آمده است. واقعیت این است که تا زمانی که این حاشیهها وجود داشته باشد، متن برجام به نتیجه نخواهد رسید و حاشیهها اجازه چنین کاری را نخواهند داد.
یکی از موضوعات مطرح شده لزوم خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی است که تا امروز محقق نشده است. نظر شما چیست؟
من معتقدم رویکردی که آمریکا در این زمینه در پیشگرفته به سمتی نخواهد رفت که سپاه از لیست تحریمها خارج شود. به نظر میرسد یک حالت بینابینی در این زمینه وجود دارد. در شرایط کنونی میزان صادرات نفت ایران بهصورت غیررسمی بیشتر شده است. این وضعیت ممکن است درباره شرایط سپاه نیز به وجود بیاید و آمریکا بهصورت غیررسمی تحریمهای سپاه را نادیده بگیرد. اینکه بایدن بخواهد بهصورت رسمی تحریمهای سپاه را بردارد و آن را امضا کند کار را تا حدودی دشوار کرده و به همین دلیل نیز تاکنون تصمیمی در این زمینه گرفته نشده است. پیشنهاد دیگری که آمریکا داده این است که سپاه را از لیست تحریمها خارج میکند اما سپاه قدس همچنان باید در تحریم باقی بماند. این درخواست البته با مخالفت ایران مواجه شده و ایران این درخواست را نپذیرفته است. نکته کلیدی در این زمینه این است که تحریمهای سپاه موضوع جداگانهای است و ارتباطی به برجام ندارد. در چنین شرایطی آمریکا عنوان میکند اگر قرار است موضوعاتی مانند تحریم سپاه که به برجام ارتباطی ندارد را حل کنیم ایران نیز باید در برخی رویکردهای خود تجدیدنظر کند. این سخن به معنای این است که اگر قرار است یک طرف وارد حاشیه شود طرف دیگر نیز باید وارد حاشیه شود. این شرایط سبب شده که مذاکرات قفل شود. اینکه درنهایت چه اتفاقی رخ خواهد داد بستگی به پیشنهادهایی دارد که از سوی کشورهای اروپایی مطرح خواهد شد.
اگر ایران و کشورهای غــربی به توافق برسند و آمریکا تحریمهای ایران را لغو کند، چه پروسهای اتفاق خواهد افتاد که تغییرات مثبت اقتصادی در داخل ایران مشهود شود؟
واقعیت این است که در یک دهه اخیر یعنی از سال1390 تا1400 رشد اقتصادی در ایران بهصورت میانگین صفر و کمی بالاتر بوده است. بر اساس محاسباتی که صندوق بینالمللی پول با دلار13 هزارتومانی انجام داده اقتصاد ایران در حدود230 میلیارد دلار است. در چنین شرایطی اگر آمریکا همین امروز همه1700 تحریم اعمالشده علیه ایران را لغو کند، در حدود هشت سال طول خواهد کشید که اقتصاد ایران تازه به وضعیت سال1392 بازگردد. این وضعیت در خوشبینانهترین حالت است که پس از توافق جدید و لغو تحریمها اتفاق دیگری رخ ندهد که دوباره شرایط را سخت کند. به همین دلیل زیاد نمیتوان به بهبود وضعیت اقتصادی پس از لغو تحریمها خوشبین باشیم. با اینوجود از نظر روانی یک شوک مثبت به اقتصاد ایران وارد خواهد شد. این شوک میتواند امیدواریها را نسبت به تغییرات اقتصادی در کشور به وجود بیاورد. من معتقدم تنها در شرایطی که اتفاق خاصی رخ بدهد که در سرنوشت مذاکرات تأثیر بگذارد و آینده توافق را مخدوش کند میتوان شرایط آینده را پیچیده ارزیابی کرد. برنامه مذاکرات با توجه به سیاستهای استراتژیک دو کشور پیگیری میشود. تنها اتفاقی که در این زمینه رخ میدهد تغییر رویکردهاست. تصمیم درباره آینده برجام یک تصمیم استراتژیک خواهد بود که توسط ساختارهای سیاسی در ایران و آمریکا گرفته میشود. روسای جمهور تنها مجری این سیاست و استراتژیها هستند. در ایران حتی تاکتیکها نیز در اختیار رئیسجمهور نیست که وی بخواهد با تاکتیکهای موردنظر خودش مذاکرات را مدیریت کند. برنامهریزیها در این زمینه در نهادهای دیگری تدوین میشود و درنهایت بر اساس این برنامهریزیها تصمیمگیری میشود.
ارسال نظر