| کد مطلب: ۴۷۵۱۱۶
لینک کوتاه کپی شد

عزت ا... یوسفیان ملا در گفت وگو با«آرمان ملی» بازخوانی کرد :

موانع توافق برجام؛ تندروهای داخلی -بدعهدی امریكا

احسان انصاری: در حالی که مذاکرات هسته‌ای بین ایران و کشورهای غربی در آستانه به نتیجه رسیدن بود یکباره ورق برگشت و با اتفاقاتی که در روزهای اخیر رخ داد و قطعنامه‌ای که شورای حکام علیه ایران صادر کرد سرنوشت برجام در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است. اینکه دولت رئیسی چگونه می‌خواهد گره‌های برجام را باز کند و اقتصاد کشور را از تحریم‌ها نجات بدهد سوالی است که این روزها ذهن افکار عمومی جامعه را به خود مشغول کرده است.

موانع توافق برجام؛ تندروهای داخلی -بدعهدی امریكا

آرمان ملی آنلاین - «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر عزت ا... یوسفیان ملا، نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی گفت‌وگو کرده است. یوسفیان ملا معتقد است: « اتفاقاتی که در هفته‌های اخیر رخ داده چشم انداز روشنی را درباره برجام تداعی نمی‌کند و به نظر می‌رسد هرچه زمان بیشتری بگذرد احتمال توافق کاهش پیدا می‌کند. این وضعیت نیز روی قیمت دلار و بازار تأثیرگذار خواهد بود. من معتقدم برجام گره اقتصادی ندارد و بلکه این گره‌های سیاسی است که مذاکرات تاکنون به نتیجه نرسیده است. به همین دلیل اگر طرفین قصد دارند مذاکرات در نهایت به نتیجه برسد باید این گره‌های سیاسی را باز کنند.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

بهبود وضعیت اقتصادی و گره گشایی در زمینــه تجارت خارجی از جمله مهم‌ترین شعــارهای دولت آقای رئیسی بود. در شرایط کنونی دولت به چه میزان به شعارهایی که به مردم داده است نزدیک شده؟ آیا دولت در مسیری حرکت می‌کند که وعده‌هایی که به مردم داده محقق شود؟

دولت آقای رئیسی تلاش زیادی انجام داده که به وعده‌هایی که به مردم داده عمل کند. با این وجود نتایجی که مورد نظر بود تاکنون حاصل نشده است. آقای رئیسی از جمله روسای جمهوری است که همه تلاش خود را انجام می‌دهد و برای ایشان تعطیلی معنایی ندارد. در ماه‌های گذشته نیز مشاهده کرده‌ایم که تلاش زیادی برای رسیدگی به وضعیت مردم انجام داده و به مناطق مختلف کشور سفر کرده است. به‌ رغم تلاش‌هایی که صـــــورت می‌گیرد نتایج مطلوبی به دست نیامده است. اگر به دیدگاه‌های آقای رئیسی در زمیان انتخابات دقت کنیم متوجه می‌شویم که ایشان درباره نرخ ارز و گرانی کالاها دیدگاه‌هایی نداشتند که امروز در جامعه رخ داده و بلکه معتقد بودند به این دلیل وارد رقابت‌های انتخاباتی شده‌اند که این مشکلات را حل کنند. واقعیت این است که اتفاقاتی که در ماه‌های اخیر رخ داده دقیقا در نقطه مقابل شعارهایی است که آقای رئیسی در زمان انتخابات مطرح می‌کردند. آقای رئیسی به طنز می‌گفتند خدا را شکر که من رئیس‌جمهور نشدم که قیمت دلار به این اندازه شده است. این در حالی است که در شرایط کنونی در بازار ارز نوسان وجود دارد. آقای رئیسی و دولت کم‌کاری نکرده و بلکه همه تلاش خود را برای حل مشکلات انجام داده است. کسی که شعار ریشه کنی فقر در کشور می‌دهد باید از افراد و ابزاری استفاده کند که به صورت قطعی به این موضوع باور قلبی داشته باشند. ممکن است برخی از این افراد همراه و همگام باشند اما در عمل تصمیماتی که گرفته می‌شود باعث ریشه کنی فقر در کشور نمی‌شود. راهی که در پیش گرفته شده نیز به این هدف نمی‌رسد. با افزایش میزان یارانه‌ها امکان ریشه‌کنی فقر وجود ندارد.

تاکنون توافق برجام حاصل نشده و بلکه در مسیر واگرایی قرار گرفته است. توافقی که اگر صورت می‌گرفت و تحریم‌های ایران برداشته می‌شد دولت می‌توانست با فراغ بال بیشتری مشکلات اقتصادی را حل کند. آیا سیاست خارجی دولت سیزدهم با تأخیر در تصمیم گیری مواجه نیست؟

رئیس‌جمهور بارها عنوان کرده‌اند که مسائل اقتصاد داخلی را به برجام گره نخواهند زد. این سخن صحیحی است. مقام معظم رهبری نیز در این زمینه رهنمودهایی داشتند. ایشان فرمودند اگر دولت برنامه تصمیمی برای مسائل داخلی دارد آن را انجام بدهد و معطل برجام و توافق هسته‌ای نشود. دولت باید با برنامه‌ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت کار خود را جلو ببرد و به مسائل سیاست خارجی به عنوان یک رویکرد کمکی نگاه کند. اگر ما به مذاکرات هسته‌ای دقت کنیم متوجه می‌شویم که در مذاکرات آخری که صورت گرفت طرفین به نقاط مشترک زیادی رسیده بودند و هر لحظه این احتمال وجود داشت که توافق امضا شود. در سیاست خارجی و مذاکرات بین‌المللی دستورالعمل‌ها و موارد زیادی امضا می‌شود، اما آن چیزی که حائز اهمیت است پرانتزهایی است که در مفاد قراردادهای بین‌المللی مانند برجام وجود دارد. به عنوان مثال آمریکا عنوان می‌کند که ایران نباید از برخی سلاح‌ها استفاده کند و در این زمینه ده‌ها صفحه قرارداد نوشته می‌شود. با این وجود در این صفحات یک یا دو پرانتز وجود دارد که تعیین کننده است و ماهیت اصلی قرارداد را مشخص می‌کند. به همین دلیل در قراردادهای بین‌المللی این پرانتزها نقش محوری دارند. در واقع این پرانتزهاست که به تصمیم مشترک قلمداد می‌شود. در مذاکراتی که دولت آقای روحانی انجام داد بحث اصلی درباره هشت پرانتزی بود که بین طرفین محل مناقشه بود و مذاکرات حول این پرانتزها صورت می‌گرفت. در دولت سیزدهم و وزارت آقای امیر عبداللهیان تعداد این پرانتزها به 12عدد رسید و این پرانتزها نیز نوشته شد. همه نیز منتظر بودند این پرانتزها نوشته شود و توافق امضا شود.

چرا در حالی که این پرانتزها نوشته نیز شده بود اما در نهایت توافقی امضا نشد؟ چه عواملی در امضا نشدن این توافق نقش داشت؟

اگر ما به‌خاطر داشته باشیم در مذاکراتی که دولت آقای روحانی با آمریکا و کشورهای غربی داشت معاونان سیاسی وزیر خارجه دو کشور با هم مذاکره می‌کردند، اما اصل مذاکره بین دو وزیر خارجه یعنی محمدجواد ظریف و جان کری اتفاق افتاد. نکته مهمی که در این زمینه نقش تعیین کننده‌ای ایفا کرد رفاقت و دوستی بود که ظریف و کری در سال‌هایی که ظریف نماینده ایران در سازمان ملل بود با کری پیدا کرده بود. این رفاقت تأثیر خود را در مذاکرات پیرامون پرونده هسته‌ای گذاشت و در نهایت به امضا برجام منجر شد. در همین قدم زدن‌ها و گفت‌وگوهای دوستانه بود که سرنوشت بسیاری از موضوعات محل مناقشه طرفین حل شد. این در حالی است که تیم مذاکره کننده دولت آقای رئیسی هیچ ارتباطی به جز موضوعات محل مذاکـــره نداشتند و تنهــــا چانه‌زنی‌هــای معمول در مذاکرات بین دو طرف در جریان بود. برجام می‌توانست در یک دو ماه قبل به نتیجه برسد و تحریم‌ها برداشته شود که در نهایت بنا به دلایلی این اتفاق رخ نداد. البته در شرایط کنونی نباید به دنبال مقصر باشیم. احتمالات زیادی در این زمینه وجود دارد از جمله اینکه سلیقه سیاسی دولت سیزدهم به شکلی نبود که توافق به این شکل امضا شود. هر چند از فضاسازی‌های منفی که برخی کشورها در حاشیه مذاکرات انجام می‌دادند نیز نباید غافل شد. همه کسانی که از جزئیات مذاکرات اطلاع دارند به این نکته واقف هستند که مذاکرات در حال نتیجه دادن بود و تنها کافی بود که این هشت پرانتز مورد توافق قرار بگیرد.

چرا این اتفاق رخ نداد؟

واقعیت این است که در این مقطع زمانی اتفاقاتی رخ داد که یکباره ورق برگشت و شرایط تغییر کرد. اتفاقاتی در این مقطع زمانی رخ داد که تعیین کننده بود و شرایط را به سمتی برد که امروز برجام با گره‌های زیادی مواجه شده است. این نکته را نیز باید در نظر گرفت که طرف مقابل ایران در مذاکرات نیز اهل دبه کردن است و قابل اعتماد نیست. طرف مقابل از هر فرصتی استفاده می‌کند که زیر میز مذاکره بزند. بایدن تلاش زیادی انجام داد که آثاری از تصمیمات ترامپ در مذاکرات نباشد و همه تصمیمات توسط تیم وی و به صورت جدید گرفته شود. این در حالی است که در داخل کشور نیز افرادی بودند که عنوان می‌کردند ظریف و تیم مذاکره کننده وی امتیازهای زیادی به طرف آمریکایی داده است. این افراد عنوان می‌کردند تیم مذاکره کننده رئیسی بدون اینکه به طرف مقابل امتیاز بدهد در نهایت توافق خواهد کرد و یک پیروزی بزرگ سیاسی در داخل کشور به دست خواهد آورد. این دو رویکرد در دو کشور ایران و آمریکا وجود داشت و ملموس بود. با این وجود در دولت رئیسی روزی نیست که شخص حقیقی یا حقوقی از ایران مورد تحریم قرار نگیرد. این رویکرد نشان می‌دهد که طرف مقابل مدام در حال کار کردن و تشدید فشار علیه ایران هستند. در قانون اساسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان نیروی نظامی اصلی کشور ماست. به همین دلیل هنگامی که دولت رئیس خروج سپاه از لیست گروه‌های تروریستی را در مذاکرات مطرح کرد این موضوع برای ایران حائز اهمیت است. در چنین شرایطی طرف مقابل نیز سپاه را به دو بخش درون مرزی و برون مرزی تقسیم کردند و عنوان کردند ما در قسمت درون مرزی سپاه موافق هستیم، اما در زمینه بخش برون مرزی سپاه موافقت نمی‌کنیم این بخش همچنان باید در لیست گروه‌های تروریستی قرار داشته باشد. طرح چنین موضوعاتی در حاشیه مذاکرات بود که پرانتزهای توافق نوشته شده را به هم ریخت.

در شرایط کنونی که شورای حکام علیـــه ایران قطعنامــه صادر کرده و مذاکرات از نقطه مطلوب فاصله گرفتـــه چه چشم‌اندازی را پیش روی مذاکــرات و برجام مشاهده می‌کنید؟

واقعیت این است که در حالی که دولت عنوان می‌کند ما مسائل داخلی را به تحریم گره نزده‌ایم اما برخی تکانه‌های بازار به تحریم گره خورده است. اگر به افزایش قیمت دلار دقت کنیم متوجه می‌شویم که افزایش نرخ دلار همواره به مذاکرات و حاشیه‌های آن ارتباط داشته است. در روزهای اخیر نیز که شورای حکام علیه ایران قطعنامه صادر کرد شاهد افزایش قیمت دلار در بازار بودیم. اتفاقاتی که در هفته‌های اخیر رخ داده چشم انداز روشنی را درباره برجام تداعی نمی‌کند و به نظر می‌رسد هرچه زمان بیشتری بگذرد احتمال توافق کاهش پیدا می‌کند. این وضعیت نیز روی قیمت دلار و بازار تأثیرگذار خواهد بود. من معتقدم برجام گره اقتصادی ندارد، بلکه این گره‌های سیاسی است که مذاکرات تاکنون به نتیجه نرسیده است. به همین دلیل اگر طرفین قصد دارند مذاکرات در نهایت به نتیجه برسد باید این گره‌های سیاسی را باز کنند.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار