علیاصغر زرگر در گفتوگو با «آرمانملی»:
برجام یک میانبر برای تنشزدایی است
آرمان ملی آنلاین - علیرضا پورحسین: تنشزدایی از روابط خارجی مشخصا یکی از مهمترین مقولههایی است که امروز باید مورد توجه سیاست خارجی کشور قرار گیرد. امری که مشخصا به مولفههای زیادی وابسته است که شاید مهمترین آن، تنشزدایی در تمامی عرصههاست. تنشهایی که مشخصا با احیای برجام تا حدود زیادی کنترل میشود. در راستای بررسی این مساله آرمان ملی گفتوگویی با علیاصغر زرگر، تحلیلگر مسائل بینالملل داشته است که در ادامه میخوانید.
سیاست منطقهای ایران میتواند در آینده نزدیک نتایج مثبت داشته باشد؟
سیاست منطقهای ایران در آینده نزدیک به دیپلماسی مثبت و فعال کشور بستگی دارد به این صورت که اگر در بخشهایی با کشور چین و روسیه تعامل داریم این تعامل در کشور مبدا یکجانبه نباشد. چین بهصورت گستردهای با سایر کشورهای دنیا از جمله کشورهای حاشیه خلیجفارس یا سایر کشورهای خاورمیانه و آمریکا و غرب در تعامل است از اینرو تعامل با یک کشور جدا از تعامل با سایر کشورها نیست. لذا در اینجا چنین مسالهای مطرح است که کشور را وادار به گسترش تنشزدایی در سطوح مختلف میکند. توسعه اقتصادی در دنیای امروز بدون تنشزدایی و بدون ایجاد زمینهای آرام برای سرمایهگذاری امکانپذیر نیست. از اینرو با شروع مذاکرات با غرب تعاملاتی با عربستان و امارات و کشورهای همسایه شروع میشود زیرا یک پیوستگی وجود دارد و شما نمیتوانید بهصورت جداگانه با بلوکی رابطه حسنه خوبی برقرار کنید. با وجود اینکه آمریکا رو به افول است و چالشها و مسائلی با روسیه و چین دارد و مجبور است توجه خود را از حوزه خلیجفارس به آسیای جنوبشرقی منتقل کند و تمرکز خود را تغییر دهد ولی در عین حال قدرتی است که از نظر اقتصادی درجه یک است و بسیاری از کشورها از سیاستهای این کشور تبعیت میکنند. وقتی تنش و چالش عظیمی با غرب دارید این مشکلات حتی به روابط ما با عراق نیز کشیده میشود. بنابراین اگر بخواهیم از روابط با چین و روسیه و سایر کشورها بهره کافی ببریم باید تنشزدایی را تا سطوح دیگری گسترش بدهیم.
مولفه مهم در زمینه تنشزدایی چه موردی است؟
درست است که امروز شانس احیای برجام کم است اما اگر برجام به نتیجهای برسد و فواید آن به ملت ایران و نظام برسد موجب گسترش دایره تنشزدایی خواهد شد و به این صورت نیست که بر عکس اتفاق بیفتد. از اینرو ذوبشدن یخها بین ایران و غرب موجب میشود یخ ارتباط با سایر کشورها نیز ذوب شود و خواه ناخواه نتیجه مطلوب بهدست میآید و پیشروی میکند. امروز وضعیت بهگونهای است که کشورها باید باهم همکاری داشته باشند. این موضوع در بیان مسئولان و مقامات عالیرتبه ایران نیز دیده میشود که میگویند باید تعاملات با دنیا را گسترش داد.
تغییرات عمدهای که در موازنه قدرت بینالمللی رخ داده است، بر این عرصه تاثیرگذار بوده است؟
باید توجه داشت که غرب مایل به حفظ ایران در چهارچوب فعلی است چون در منطقه به این ثبات نیاز دارند. ایران نشان داده که آغازگر هیچ جنگی نبوده اما نفوذ کشوری در کشورهای دیگر و در منطقه معمولا به قدرت آن کشور بستگی دارد در اینجا منظور از قدرت نظامی و اقتصادی و یا نفوذ فرهنگی مطرح است. از دیر باز انگلیسیها اصولی کلی در مورد ایران داشتند و جالب است که بهنظر میآید آمریکاییها و غربیها هنوز هم تا حدودی به این اصول کلی در مورد منطقه پایبند هستند. این اصول تا حدود زیادی تغییر کرده است زیرا مراکز قدرت جهانی تغییر و مراکز نفوذ تغییر کرده است و تغییرات عمدهای در موازنه قدرت بینالمللی رخ داده است ولی اصول کلی در رابطه با ایران به این صورت بود که غرب معمولا بر این نظر بود که ایران در محدوده جغرافیایی حفظ شود. با وجود اینکه در زمانهای قدیم بخشهایی از ایران توسط روسیه تصرف شده و بخشهایی بهدست انگلیس و عثمانی افتاد. غرب مایل به حفظ ایران در چهارچوب فعلی است چون در منطقه به این ثبات نیاز دارند تا کشوری به این شکل و با این قدرت و چهارچوب در منطقه حضور داشته باشند. مساله دوم این است که غرب و آمریکا از دهههای گذشته بر این نظر هستند که باید حکومت قدرتمند در تهران وجود داشته باشد. یعنی دولتی دوست در ایران داشته باشند و هر زمان که دولتی بر سر کار آمده و به نوعی منافع غرب را به چالش کشیده است از جمله در دوران مرحوم امیرکبیر و مرحوم دکتر مصدق و در مورد انقلاب اسلامی 57 که منافع غرب به چالش کشیده شده است سعی کردند تغییراتی ایجاد کنند تا شرایط به نفع منافع غرب تغییر کنند. کودتاهایی که انجام شده است و قتلها و همه به دلیل این موضوع است.
ارسال نظر