آرمان ملی آنلاین - احسان انصاری: اگر چه سفر بایدن به خاورمیانه دستاوردهای خاصی نداشت اما حضور پوتین در تهران سبب عقد قرارداد کلان اقتصادی بین ایران و روسیه شده است. اتفاقی که آینده روابط روسیه و ایران را تحت تأثیر قرار خواهد داد. از سوی دیگر آینده حضور ایران در سوریه نیز در اجلاس تهران مشخص خواهد شد و با توجه به چالشهای اقتصادی که در ترکیه وجود دارد انتظار میرود همکاری اقتصادی ایران و ترکیه نیز وارد فاز جدیدی شود. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی مهمترین پیامدهای اجلاس تهران با دکتر نصرا... تاجیک، تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. تاجیک معتقد است: « ایران دارای ظرفیتهای بزرگی در زمینههای مختلف است و این ظرفیت تنها با ارتباط با روسیه و چین و برخی کشورهای دیگر بروز و ظهور پیدا نمیکند. ما نباید خود را محدود به کشورهای خاصی کنیم و بلکه باید تلاش کنیم از ظرفیتهای خود برای ارتباط و همکاری با همه کشورها استفاده کنیم. نکته دیگر اینکه ما باید براساس منافع اقتصادی خود وارد بلوکبندیها شویم .» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
اجلاس آستانه با حضور سران ایران، روسیه و ترکیه چه پیامدهایی برای منطقه خواهد داشت. این اجلاس به چه میزان میتواند از نظر تبلیغاتی در مقابل سفر بایدن به خاورمیانه قرار بگیرد؟
اجلاس «آستانه» که در تهران برگزار شد یک اجلاس معوقه است که در گذشته به تعویق افتاده است. قبل از شیوع ویروس کرونا قرار بود این اجلاس در تهران برگزار شود. دلیل اینکه در تهران برگزار شده نیز این است که نوبت میزبانی به ایران رسیده است. به صورت متداول زمان و دستور کار چنین جلساتی از قبل مشخص میشود. به همین دلیل همزمانی سفر بایدن به خاورمیانه و سفر پوتین و اردوغان به تهران تنها به صورت اتفاقی بوده و دلیل دیگری ندارد. البته ممکن است بخشهایی از این سفرها نیز با برنامه بوده باشد. ما دقیقا نمیدانیم در این زمینه چه اتفاقی رخ داده است. سفر بایدن نیز یک یا دو بار به تعویق افتاد. اگر از نظر زمانی این موضوع را بررسی کنیم باید عنوان کرد که زمان سفر پوتین و اردوغان به تهران با توجه به سفر بایدن به خاورمیانه زمان خوبی بوده است. سفر بایدن دستاورد خاصی برای آمریکا، عربستان و اسرائیل نداشت. یکی از اهداف سفر بایدن تغییر وضعیت بازار نفت و انرژی بود. با این وجود عربستان نمیتواند خواستههای بایدن را برآورده کند یا نمیخواهد چنین کاری انجام بدهد. برای این کار دلایل سیاسی وجود دارد. عربستان زیاد تمایل ندارد جایگزین نفت روسیه را برای غرب تأمین کند. البته این احتمال نیز وجود دارد که از نظر عملیاتی چنین موضوعی برای عربستان امکان پذیر نباشد و عربستان ظرفیتی برای افزایش میزان نفت خود نداشته باشد. به همین دلیل نمیتوان سفر بایدن به منطقه را سفری همراه با دستاورد ارزیابی کرد. اینکه در این سفر تصمیم خاصی گرفته شود و رویکرد جدیدی در پیش گرفته شود وجود نداشت و تنها قراردادهایی ما بین طرفین بسته شد که تا تحقق پیدا کند زمان زیادی طول خواهد کشید. برخی مسائل که در این سفر مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت حتی بدون آقای بایدن نیز قابل انجام بود. برخی کشورها مانند عربستان و عراق پروژههای خود را نگه داشته بودند که در این سفر به عنوان تفاهم نامه وقرارداد امضا شود که در نهایت نیز این اتفاق رخ داد. در این سفر اسرائیل تلاش زیادی کرد که آمریکا را در مقابل ایران قرار بدهد که این امر نیز محقق نشد. مقامات عربستان بیشتر به دنبال این بودند که جایگاه بن سلمان در این کشور و در بین کشورهای عربی و منطقه تثبیت شود. با این وجود با نوع برخوردی که بین طرفین صورت گرفت شرایط تغییر زیادی نکرد. هنگامی که محمدبن سلمان در کسوت وزیر دفاع عربستان سعودی در اتاق بیضی کاخ سفید مورد پذیرش آقای اوباما قرار میگرفت با سفری که بایدن به این کشور داشت تفاوت زیادی نداشت. به هر حال مقامات عربستان به دنبال این هستند که جایگاه بن سلمان در این کشور و در منطقه تثبیت شود. این اتفاقی است که نیاز به زمان بیشتری خواهد داشت. پس از جنگ اوکراین ما شاهد قطببندیهای جدید در عرصه بینالمللی هستیم. در چنین شرایطی برخی کشورها تلاش میکنند به یکی از دو قطب تمایل پیدا کنند و در مقابل برخی نیز برای حفظ منافع ملی تلاش میکنند ارتباط خود را با هر دو قطب حفظ کنند.
شرایط اقتصادی روسیه، ترکیه و ایران به شکلی است که اجلاس تهران میتواند زمینه همکاریهای اقتصادی این سه کشور را فراهم کند. این اجلاس به چه میزان میتواند برای این سه کشور دستاورد سیاسی و اقتصادی داشته باشد؟
سفر پوتین و اردوغان به تهران به دلیل برگزاری اجلاس آستانه و با موضوع سوریه است. با این وجود این موضوع طبیعی است که در حاشیه این اجلاس گفتوگوهای دوطرفه بین ایران و روسیه و ترکیه اتفاق بیفتد یا از سوی دیگر رهبران روسیه و ترکیه با هم دیدار کنند. در شرایط کنونی در جنگ اوکراین اتفاقی در حال رخ دادن است که پیامدهای منطقهای و بینالمللی دارد. به خصوص در زمینه تغییرات اقلیمی و اقتصادی منطقه اتفاقاتی افتاده که روی فضای منطقهای و بینالمللی تأثیرگذار بوده است. ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که اتفاقاتی که برای اوکراین یا روسیه رخ داده روی مسائل اقتصادی و به صورت مشخص کالاهای اساسی از جمله گندم و کالاهای تعیین کننده دیگری که تا قبل از این جنگ از اوکراین یا روسیه تأمین میشده تأثیرگذاشته و پس از این بحران شرایط دیگری پیدا کرده است. در شرایط کنونی به دلیل ایجاد بحران و جنگ در اوکراین کمبودهایی در سطح جهانی ایجاد شده است. به عنوان مثال تأثیرات تحریمهایی که کشورهای غربی علیه روسیه انجام دادهاند باعث شده که موضوع جایگزینی نفت و گاز روسیه با کشورهای دیگر مطرح شود. بهترین کار این است که ما از این به بعد بهتر است گیوه اقتصادی به پا کنیم. ما باید تلاش کنیم در زمینه سیاست خارجی و کنش و واکنشی که در فضای بینالمللی انجام میدهیم به مسائل اقتصادی توجه بیشتری کنیم. در مرحله نخست باید تلاش کنیم مشکلات اقتصادی خود و در مرحله بعد باید مسائل اقتصادی دیگران را حل کنیم. در شرایط کنونی مسائل اقتصادی برای کشورهای مختلف جهان و به خصوص ایران دارای اهمیت است. به همین دلیل تلاش برای همکاریهای اقتصادی میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف کمک کند. ایران نیز باید تلاش کند در این زمینه همکاریهای اقتصادی خود را افزایش بدهد تا بتواند ا مشکلات اقتصادی عبور کند.
در شرایط کنونی مهمترین اولویتهای این ســـه کشور چیست؟
به نظر میرسد موضوع اوکراین یکی از موضوعاتی است که مورد توجه سران سه کشور قرار گرفته است. در شرایط کنونی ترکیه بیتمایل نیست که در زمینههای اقتصادی و عملیاتی در موضوع اوکراین نقشآفرینی کند. کانال ارتباطی که در این زمینه وجود دارد نیز دریای سیاه است که ترکیه خود را در آنجا ذینفوذ میداند. موضوع اجلاس تهران درباره سوریه است که خود یک موضوع اساسی و مهم است. در سالهای اخیر سوریه یکی از مزیتهای نسبی ایران بوده که ایران باید از آن منتفع شود. علی رغم اینکه ما در سوریه هزینههای مادی و معنوی کردهایم اما به همان اندازه نتوانستهایم از منافع اقتصادی و پروژههای بازسازی سوریه منتفع شویم. به همین دلیل یکی از مهمترین موضوعاتی که در اجلاس تهران مطرح خواهد شد آینده ایران در سوریه خواهد بود. من معتقدم جنبههای اقتصادی اجلاس تهران از جنبههای دیگر پررنگتر است. این رویکردی است که در شرایط کنونی مطالبه سه کشور ایران، روسیه و ترکیه است و میتواند برای سه کشور کارساز باشد. ایران دارای جایگاه ویژه ژئوپلیتیکی است و جغرافیای کشور در مسائل سیاسی و بینالمللی تأثیرگذار است. یکی از تغییراتی که ما باید در سیاست خارجی خود بدهیم این است که بیشتر روی مسائل اقتصادی تمرکز کنیم و تلاش کنیم از این طریق به اهداف خود دست پیدا کنیم. در چنین شرایطی ما با یک سیاست خارجی توسعه گرا میتوانیم مسائل و مشکلات اقتصادی داخل کشور را حل کنیم.
ایران و روسیه قراردادهای کلان اقتصادی در تهران امضا کردند. این قراردادها چه تأثیری در روابط ایران و روسیه در آینده خواهد گذاشت؟
اگر ما واقعا به دنبال این هستیم که نتیجه عملی از این قراردادها بگیریم به عناصر متعددی نیاز داریم. نخستین موضوع در این زمینه وجود زیرساختهای لازم برای چنین قراردادهای اقتصادی کلانی است. اگر این زیرساختها به وجود آمده و یا در آینده به وجود خواهد آمد اتفاق خوبی است. نباید این موضوع تنها روی کاغذ باشد، بلکه باید جنبه عملی به خود بگیرد. اما اگر این اتفاق رخ ندهد مانند بسیاری از قراردادها و تفاهمها که تنها روی کاغذ باقی ماند این قرارداد نیز روی کاغذ باقی خواهد ماند. عنصر دومی که در این زمینه تأثیرگذار است اراده ملی است که این پروژهها محقق شود. ما ظرفیتهای زیادی برای همکاری با کشورهای همسایه داریم. کشوری که دارای15 همسایه است و هر کدام از همسایهها دارای مزیتهای نسبی مختلفی هستند. ما میتوانیم از این ظرفیت استفاده کنیم و در مرحله نخست اقتصاد خود را شکوفا کنیم و از سوی دیگر یک الگوی اقتصادی منطقهای به وجود بیاوریم. با این وجود به دلایل مختلف و به خصوص سوءمدیریت در گذشته و چگونگی انتخاب رویکرد مناسب برای مدیریت اقتصادی داخلی ما هنوز نتوانستهایم از چنین مزیتهایی استفاده کنیم. همه گونه ظرفیت اقتصادی در کشورهای همسایه وجود دارد و هر کدام از این ظرفیتها میتواند بخشی از اقتصاد ما را شکوفا کند. ما نباید بند ناف اقتصاد کشور را به شیر نفت وصل کنیم، بلکه باید از مزیتهای نسبی اقتصادی که در اختیار داریم استفاده کنیم و آنها را به وضعیت رقابتی تبدیل کنیم.
آیا میتوان اجتمـــــاع دیپلماتیک سران ایران، روسیه و ترکیه را زمینهساز تشکیل یک بلوک ضدتحریمی علیه غرب قلمداد کرد؟
در بلوکبندیهای بینالمللی به دلیل اینکه بازی در اختیار قدرتهای بزرگ است این احتمال وجود دارد که کشورهای در حال توسعه نتوانند به خوبی نقش موثری ایفا کنند و منافع خود را لحاظ کنند. به همین دلیل باید به جای تلاش برای بلوک بندی به سمت الگوی همکاریهای مشترک حرکت کنیم. الگوی همکاری مشترک این حُسن را دارد که هر کشوری مزیت اقتصادی خود را مطرح میکند و آن را رقابتی میکند. به همین دلیل در نهایت یک همکاری مشترک مبتنی بر«برد- برد» شکل میگیرد. این همکاری علیه کسی نیز نیست و بلکه در مسیر زنجیره تولید قرار میگیرد. این تولید میتواند برای همه کشورهایی که در این زنجیره قرار دارند ارزش افزوده به وجود بیاورد. ایران دارای ظرفیتهای بزرگی در زمینههای مختلف است و این ظرفیت تنها با ارتباط با روسیه و چین و برخی کشورهای دیگر بروز و ظهور پیدا نمیکند. ما نباید خود را محدود به کشورهای خاصی کنیم، بلکه باید تلاش کنیم از ظرفیتهای خود برای ارتباط و همکاری با همه کشورها استفاده کنیم. نکته دیگر اینکه ما باید براساس منافع اقتصادی خود وارد بلوک بندیها شویم.