مرتضی مکی - تحلیلگر مسائل بینالملل
استفاده تبلیغاتی
آرمان ملی آنلاین - اعلام کشته شدن ایمن الظواهری، رهبر القاعده از جنبه سیاسی و تبلیغاتی برای آمریکاییها در این مقطع زمانی بسیار مهم است. رابطه القاعده و طالبان رابطهای بوده که طی چند دهه گذشته بهخصوص از سال 1995 که طالبان برای اولین بار کنترل افغانستان را در دست گرفت و بعد از وقایع 11 سپتامبر عملا با اعلام اینکه القاعده مسئول حوادث 11 سپتامبر بوده و واکنش شدید آمریکا و حمله به افغانستان پس از یکماه در پی حادثه 11 سپتامبر را بههمراه داشت، برقرار بوده. آمریکاییها همواره از این جهت به دنبال توجیه مبارزه با تروریست در افغانستان هستند و در سطح گستردهای از پهپادهای هوشمند برای ترور مقامات القاعده و طالبان پس از اشغال افغانستان استفاده میکنند. اعلام خبر کشته شدن ایمن الظواهری یادآور چگونگی کشته شدن بن لادن، رهبر اول القاعده نیز هست که چقدر باراک اوباما از این سوژه استفاده تبلیغاتی در داخل آمریکا و جهان در جهت مبارزه با تروریست برد. در این مقطع زمانی جو بایدن موقعیت جدیدی در داخل آمریکا دارد و در منطقه نیز با چالشهای جدی مواجه است. اعلام کشته شدن الظواهری از این جهت برای جو بایدن میتواند یک ابزار کارآمد تبلیغاتی در داخل آمریکا و نشان دادن اینکه آمریکاییها همچنان با وجود آن فرار خفت بار از افغانستان بر روند تحولات افغانستان کنترل و نظارت دارند و اینگونه نیست که طالبان بتواند هر آنچه در توان و تحت اختیار و اهدافش هست در افغانستان انجام دهد و آمریکاییها روند روابط و مناسبات طالبان و القاعده را دنبال میکنند. اینها موضوعاتی است که آمریکاییها از زمان اعلام قتل الظواهری دارند روی آن کار تبلیغاتی میکنند هم از این جهت که همچنان در افغانستان نفوذ دارند و هم از این جهت که همچنان با توان بسیار بالایی در جهت مبارزه با تروریست تلاش خود را میکنند. اما اینکه آیا به قتل رسیدن ایمن الظواهری چه تاثیراتی میتواند در سازمان القاعده بگذارد، هر سازمانی بهخصوص سازمان تروریستی القاعده درست است که جایگزینهایی برای رهبران اول خود دارند ولی این رهبران جدید زمان میبرد تا بتوانند کنترل و نفوذ خودشان را در ارکان و اعضای القاعده نشان دهند و به اجرا بگذارند. ایمن الظواهری پس از بن لادن با توجه به اینکه سالها در مقام معاون بن لادن فعالیت داشت و شناخته شده بود و چهرهای بود که همواره از او نام برده میشد، تا حدودی توانست جای بن لادن را پر کند. اما اینکه چهره جدید هم بتواند به همان راحتی الظواهری جایگزین شود، سخت خواهد بود و قتل الظواهری میتواند یک ضربه جدی به سازمان القاعده باشد. اینکه طالبان به راحتی توانست کنترل افغانستان را در دست بگیرد این گمانه را قوت بخشید که فرار آمریکا از افغانستان کاملا هماهنگ شده و حساب شده با طالبان بود. طالبان پس از اینکه کنترل کابل را در دست گرفت، تلاش کرد تا نشان دهد طالبان سال 2001 نیست و یک دگردیسی در این سازمان ایجاد شده و تلاش میکند تمام ارکان و گرایشهای سیاسی در جامعه افغانستان را بپذیرند و یا قبول کنند. درست است که استقرار طالبان سختگیریهایی برای مردم افغانستان در پی داشته ولی بعضی از رفتارهایش در مقایسه با سالهای قبل از 2001 به نوعی نشان داد که تا حدودی متفاوت از طالبان 2001 هستند و همین برداشت از متفاوت بودن طالبان باعث شد که برخی از همسایگان افغانستان به صورت محتاطانه تا الان با طالبان به گفتوگوهای سیاسی و اقتصادی بپردازند. نکتهای که همواره مهم بوده رابطه القاعده و طالبان بوده که قطعا این موضوع در دستور کار آمریکاییها بوده که این رابطه قطع شود ولی اینطور که طالبان میگوید این موضوع مشمول رهبران القاعده نمیشود بیشتر یک توجیه است تا اینکه موضوعی که بتوان روی آن بحث کرد. به نظر میرسد به هر حال توافقاتی میان طالبان و آمریکاییها صورت گرفته تا آنجا که سبب شد طالبان نسبت به کشته شدن الظواهری واکنش نشان دهد.
ارسال نظر