| کد مطلب: ۴۸۷۰۴۶
لینک کوتاه کپی شد

سیدمحمدعلی ایازی در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

پروژه روشنفکری دینی متوقف نشده است

پروژه روشنفکری دینی متوقف نشده است

آرمان ملی آنلاین - احسان انصاری: دینداری و دین مداری در جامعه امروز در چه وضعیتی قرار دارد؟ آیا پروژه روشنفکری دینی در ایران به پایان رسیده است؟ چرا نواندیشان و روشنفکران دینی مانند گذشته جریان ساز نیستند؟ برای پاسخ به این سوالات «آرمان ملی» با سیدمحمدعلی ایازی، استاد دانشگاه و پژوهشگر و عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم گفت‌وگو کرده است. ایازی در این زمینه معتقد است: « به صورت طبیعی اگر حکومت از کارآیی لازم برای حل مشکلات مردم برخوردار باشد نگاهی که مردم به حکومت و دین به صورت همزمان دارند مثبت خواهد بود و در حالت عکس اگر ناکارآمدی وجود داشته باشد مردم با نگاه منفی به موضوع نگاه می‌کنند.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

روشنفکری دینی در ایران در مقاطعی نقش مهمی در جریان سازی فکری در جامعه داشت. چرا نقش روشنفکری دینی نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است؟

در مرحله نخست باید مشخص کنیم که چه تفسیری از روشنفکــری دینی داریم. من شخصا به نواندیشی دینی اعتقاد دارم و نه روشنفکری دینی. راهی که ما باید برای آینده دین و اصلاح اندیشه دینی در پیش بگیریم باید از مسیر نواندیشی دینی صورت بگیرد. روشنفکری دینی نیز در جایگاه خود قابل بحث و بررسی است. به صورت کلی هرگاه سخن از اصلاح دینی صورت می‌گیرد و یا با چالش‌های دینی مواجه می‌شویم دو جریان فکری در مقابل آن قرار می‌گیرند. نخست جریان سنتی است که نسبت به همه آن چیزی که در دین وجود دارد مقاومت می‌کند و همان را مبنا قرار می‌دهد. گروه دوم کسانی هستند که بر این باورند که باید دین را روزآمد کرد و براساس تحولات و نیازهای دوران معاصر به آن پاسخ داد. جریان اصلاح اندیشه دینی نیز به دو جریان تقسیم می‌شود. یک جریان که بر این باور است که براساس آموزه‌ها و اصول ذاتی دین این اصلاح صورت بگیرد. گروه دوم اما معتقد است که باید درباره مسائل دینی تجدیدنظر صورت گرفته و آنها را مورد بازبینی قرار داد. من بر این باور هستم تا زمانی که جامعه و نهاد دین وجود دارد امر دینی ممکن است شکل‌های مختلفی پیدا و تغییر کند. با این وجود تا زمانی که نهاد دینی وجود دارد نو اندیشی و روشنفکری دینی هم وجود دارد. همچنین سنت دینی نیز وجود دارد. در دین مسیحیت امروز با گذشت400 سال پس از نظام تفتیش عقاید کلیسا شاهد ظهور و بروز هر سه جریان هستیم. امروز جریانی در مسیحیت وجود دارد که نگرش ارتودوکسی به دین مسیح دارد. در کنار این دو جریان دیگر نیز وجود دارد. با همه مسائل و چالش‌هایی که در دین مسیحیت وجود داشته و امروز نیز وجود دارد اما این سه جریان همچنان به کار خود ادامه می‌دهند و دیدگاه‌های خود را دنبال می‌کنند. در گذر زمان این جریان‌های فکری فراز و نشیب پیدا کرده‌اند اما از بین نرفته‌اند.هنر عالمان و مصلحـــان دینی این است که بتوانند با دقت و حساسیت بیشتری به مسائل و شبهات دینی موجود پاسخ بدهند و در این زمینه یک پویایی را در دین به وجود بیاورند.

از بین ســه جریـــان فکری موجـــود یعنی جریـــان سنتی دینی، نواندیشی دینی و روشنفکری دینی کدام جریان امروز در جامعــه ایــران خود را به عنــوان پارادایم غالب معرفی کرده است؟

در این زمینه باید به اتفاقاتی که در جامعه ما رخ داده توجه کنیم. به صورت طبیعی اگر حکومت از کارآیی لازم برای حل مشکلات مردم برخوردار باشد نگاهی که مردم به حکومت و دین به صورت همزمان دارند مثبت خواهد بود و در حالت عکس اگر ناکارآمدی وجود داشته باشد مردم با نگاه منفی به موضوع نگاه می‌کنند. واقعیت این است که در سال‌های اخیر چالش‌ها و مشکلات زندگی مردم بیشتر از گذشته شده و مردم با مشکلات جدی اقتصادی و معیشتی همراه بوده‌اند. به همین دلیل بخشی از ناکارآمدی‌های مدیریتی جامعه را مسبب این وضعیت قلمداد می‌کنند. یکی از دلایلی که چالش‌ها را افزایش داده به حاشیه افتادن نخبگان و فرهیختگان جامعه است که دغدغه اصلاح و بهبود شرایط را دارند. اغلب این افراد به دلایل نامشخص سهمی در تصمیم‌گیری‌های جامعه ندارند. این در حالی است که کسانی در صحنه قرار دارند که بعضا از توانایی و کارآمدی لازم برای عبور از چالش‌های امروز جامعه برخوردار نیستند.

در گذشته روشنفکران دینی به صورت جریان ساز در فضای فکری و دینی جامعه حضور داشتند و زمینه‌های تغییر و تحول را به وجود می‌آوردند. این در حالی است که در شرایط کنونی روشنفکری دینی به صورت جدی در صحنه حضور ندارد و یا اگر دارد جریان‌ساز نیست. دلیل این موضوع چیست؟

من با این موضوع که روشنفکری دینی وجود ندارد موافق نیستم. اگر چنین است پس این همه نقدی که نسبت به مسائل مختلف دینی صورت می‌گیرد نشانه چیست؟ با این وجود در زمینه اینکه چرا روشنفکری دینی مانند گذشته جریان ساز نیست دو دلیل مهم را تأثیرگذار می‌دانم. نخست اینکه امکانات و شرایط بروز اندیشه‌های روشنفکری دینی کمرنگ شده است. به عنوان مثال اگر به وضعیت صداوسیما در ابتدای انقلاب نگاه کنیم متوجه می‌شویم که در آن مقطع زمانی همه طیف‌های فکری می‌توانستند دیدگاه‌های خود را درباره مسائل مختلف بیان کنند و هیچ محدودیتی در این زمینه وجود نداشت. این در حالی است که در شرایط کنونی صداوسیما سخنگوی بخشی از یک نوع قرائت دینی شده و بقیه طیف‌های فکری نمی‌توانند دیدگاه‌های خود را مطرح کنند. طیف‌های دیگر فکری هر چه دارند در رسانه‌های مستقل ارائه می‌دهند. به همین دلیل مردم آن چیزی از روحانیت می‌بینند که در صدا وسیما نشان داده می‌شود. از سوی دیگر در روزنامه‌ها آن چیزی را می‌بینند که به صورت رسمی گفته می‌شود. در چنین شرایطی مردم گمان می‌کنند دین صرفا آن چیزی است که به صورت رسمی نشان داده می‌شود. در نتیجه مردم هر آنچه که می‌بینند به نام دین می‌بینند و اندیشه‌های اصلاحی به مرور زمان کمرنگ می‌شود.

آیــا کمرنگ شدن اندیشه‌های اصلاحی به خصوص در زمینه دینی باعث بی‌تفاوتی نسبت به دین در سطح جامعه نخواهد شد؟

بی تفاوتی نسبت به دین اتفاق جدیدی در دین نیست و در گذشته نیز وجود داشته است. پس از رحلت پیامبر اسلام که بنی‌امیه، بنی عباس و بنی مروان حکومت را در اختیار داشتند اگر مردم انتقادی داشتند نسبت به حکومت انتقاد می‌کردند. پس از مدتی به دلیل اینکه همه مسائل دینی نیز توسط حکومت اجرا می‌شد همه تصور کردند دین همان چیزی است که توسط حکومت اجرا می‌شود. به همین دلیل بخشی از معارضاتی که با دین در آن زمان صورت گرفت به دلیل عملکردی بود که حکومت از خود نشان می‌داد. همین اتفاقات باعث ‌شد که مردم نسبت به برخی اصول اولیه دین تردید ‌کنند. به عنوان مثال جریان شعوبیه و برخی جریان‌های دیگر در آن مقطع زمانی رخ داده که به دلیل یکسان سازی صورت گرفته است.

چه تفاوتی بین نو اندیشی دینی و روشنفکری دینی قائل هستید و در شرایط کنونی جامعه کدام را موثرتر می‌دانید؟

امروز چالش جدی در جامعه وجود دارد که در آینده چه اتفاقی قرار است رخ بدهد. من این وضعیت را وابسته به رفتار نواندیشی دینی می‌دانم. تفاوت نواندیشی دینی با روشنفکری دینی در این زمینه است که نواندیشان دینی برخی اصول را فرض گرفته‌اند و از این اصول به عنوان پایه و اساس اندیشه اصلاحی خود استفاده می‌کنند. این در حالی است که روشنفکری دینی در هیچ چیز خود را قائل به اصل و ذات نمی‌داند و درباره همه چیز صحبت می‌کند و تلاش می‌کند همه چیز را تغییر بدهد. با این وجود اینکه برخی عنوان می‌کنند روشنفکری دینی به پایان رسیده اما معتقدم چنین چیزی نیست و تا زمانی که نهاد دین وجود داشته باشد نواندیشی دینی و روشنفکری دین وجود خواهد داشت. این احتمال وجود دارد که شکل و هندسه هر کدام از این دو جریان تغییر کند اما هر دو وجود خواهند داشت و از بین نخواهد رفت. هر چند بنده از جایگاه نواندیشی دینی صحبت می‌کنم و این رویکرد را دنبال می‌کنم وبه این راه و روش اعتقاد دارم.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار