اوکراین مدعی است که روسیه در جنگ علیه این کشور از پهپادهای ایرانی استفاده میکند. زلنسکی رئیسجمهور این کشور نیز در اظهارات اخیر خود ایران را متهم به حمایت از روسیه در جنگ اوکراین کرد. این ادعا به چه میزان قابلیت این را دارد که در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران تصمیم گیری شود؟
اگر ادعای اوکراین در بند هفت و ماده39 منشور شورای امنیت سازمان ملل قرار بگیرد این احتمال وجود دارد که شورای امنیت تحریمهایی را علیه ایران اعمال کند. بندهفت منشور شورای امنیت سازمان ملل درباره کشورهایی است که صلح جهانی را به خطر میاندازند و یا اقدامات آنها امنیت یک یا چند کشور جهان را به خطر میاندازد. در چنین شرایطی شورای امنیت درباره اقدامات آن کشور تصمیم گیری میکند و اقدامات لازم را انجام میدهد. نوع دیگری از تحریمها نیز وجود دارد که برخی از کشورها به تنهایی یا به صورت دستهجمعی علیه یک کشور دیگر اعمال میکنند. این تحریمها هیچ نوع سازوکار حقوقی مشخصی ندارد. از نظر حقوق بینالملل در چنین شرایطی دولتها از نظر حاکمیتی تصمیم گیری میکنند که سطح ارتباط آنها با یک کشور دیگر از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در چه سطحی قرار داشته باشد. به همین دلیل اگر کشوری یک کشور دیگر را تحریم کند هیچ اقدام غیرقانونی صورت نگرفته و نمیتوان برای آن مجازاتی در نظر گرفت. هر کشوری میتواند کشور دیگری را تحریم کند که چه کالایی به آن کشور بفروشد یا نفروشد و یا اینکه برخی افراد و مقامات کشورهای دیگر را مورد تحریم قرار بدهد. براساس تعریفی که سازمان ملل از تحریم دارد این گونه اقدامات تحریم نیست و بلکه یک اقدام غیردوستانه است که یک کشور علیه کشور دیگر انجام میدهد. در حقوق بینالملل نیز منعی برای آن وجود ندارد. تنها زمانی حقوق بینالملل در این زمینه اقدام میکند که توسل به زور صورت گرفته باشد و عملیات نظامی اتفاق افتاده باشد. در نتیجه اگر تحریمها و اقدامات یک کشور علیه کشور دیگر اقتصادی و سیاسی باشد منعی برای آن وجود ندارد.
کشورهای اروپایی به دلیل آنچه عنوان میکنند دخالت ایران در جنگ اوکراین است اقدام به تحریم ایران کردهاند. تحریمهای اروپا علیه ایران چه چشماندازی را پیشروی روابط دوجانبه ایران و اتحادیه اروپا قرار خواهد داد؟
تحریمهای اروپا علیه ایران در گذشته نیز وجود داشته که در شرایط کنونی نیز مطرح شده است. به هر حال کشورهایی که یکدیگر را تحریم میکنند روابط آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و این اتفاق در شرایط کنونی بین ایران و اتحادیه اروپا نیز شکل گرفته است. هر گونه تنش بین کشورها در عرصه جهانی تبعات خاص خود را دارد و کشورهایی که چنین رویکردهایی را در پیش میگیرند باید این نکته را در نظر داشته باشند که پس از تحریمهای دوجانبه روابط این کشورها به سمت تیرگی میرود و برخی از فرصتهای موجود از بین میرود. قبل از امضای برجام اتحادیه اروپا تحریمهای گستردهای را علیه ایران اعمال کرده بود که بخشهای عمده آن به مسائل حقوق بشر ارتباط پیدا میکرد. با این وجود و در عین حالی که اتحادیه اروپا ایران را تهدید کرده بود اما همچنان روابط ایران و کشورهای اروپایی برقرار بود و تعاملاتی صورت میگرفت. نکته مهمی که در شرایط کنونی وجود دارد این است که موضوع اوکراین برای کشورهای اروپایی در اولویت قرار دارد و به همین دلیل رابطه اروپا و ایران در سطح عادی به عنوان یک هدف شناخته نمیشود.
در هفتههای اخیر کشورهای اروپایی در حال میانجی گری بین ایران و آمریکا درباره مذاکرات هستهای بودند. با توجه به اتفاقات اخیر و تحریم کشورهای اروپایی علیه ایران سرنوشت برجام چه خواهد شد؟
ما باید این واقعیت را بپذیریم که تنش با اروپا در نهایت برجام را به محاق خواهد برد. در شرایط کنونی برجام به دو دلیل به محاق رفته است. نخست به دلیل بحران اوکراین و اهمیتی که این موضوع برای کشورهای اروپایی دارد. این در حالی است که رئیسجمهور اوکراین ایران را به همکاری با روسیه در این جنگ متهم کرده است. از سوی دیگر در شرایط کنونی کشورهای غربی نسبت به اتفاقات داخلی ایران حساس شدهاند.به دلیل برخی مسائل حقوق بشری که کشورهای اروپایی درباره ایران مطرح میکنند دیگر مانند گذشته اشتیاق کافی برای ارتباط و تعامل با ایران ندارند. این مسائل نشان میدهد که در شرایط کنونی اولویت نخست کشورهای اروپایی برجام نیست، بلکه یا بحران اوکراین است. تنها در شرایطی که برجام بتواند خود را با این اولویتها منطبق کند میتواند دوباره در دستور کار قرار بگیرد و درباره سرنوشت آن تصمیم گیری شود.
اگر این اتفاق رخ ندهد و برجام نتواند با این دو اولویت خود را منطبق کند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
اگر این اتفاق رخ ندهد این احتمال وجود دارد که کشورهای اروپایی مکانیسم ماشه را در برجام فعال کنند. این اتفاق در چارچوب برجام رخ خواهد داد و در چنین شرایطی ما به وضعیت قبل از امضای برجام بازخواهیم گشت. به هر حال با توجه به شرایط کنونی این احتمال وجود دارد که ما به دوران قبل از امضای برجام بازگردیم. در چنین شرایطی ما به قطعنامه2231 بازمیگردیم و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل دوباره علیه ایران فعال خواهد شد. در چنین شرایطی فشارهای اقتصادی و سیاسی علیه ایران تشدید خواهد شد. اگر برجام امضا نشود و تحریمهای مرتبط با اوکراین و حقوق بشری تحقق پیدا کند تنش بین ایران و کشورهای غربی افزایش پیدا میکند. این در حالی است که نشانههای شکل گیری یک اجماع بینالمللی علیه ایران وجود دارد. شکلگیری این اجماع نیز در مرحله نخست به دلیل امضا نکردن برجام و خطری است که کشورهای غربی نسبت به برنامه هستهای ایران احساس میکنند. این در حالی است که در شرایط کنونی موضوع اوکراین نیز وجود دارد و از سوی دیگر مسائل داخلی ایران و اتفاقاتی که در هفتههای اخیردر کشور رخ داده نیز کشورهای غربی را نسبت به مسائل داخلی ایران حساس کرده است. دولتها در عرصه بینالمللی در عرض هم قرار دارند. دولتی در جامعه جهانی وجود ندارد که بالای سر بقیه دولتها قرار داشته باشد که بتواند کشورها را مجبور به کاری کند. تضمین اصلی احیای برجام باید در منافع دولتها وجود داشته باشد. تضمینها باید به شکلی به طرفین داده شود که دولتها در حفظ و تداوم آن منفعت داشته باشند. هنگامی که یک کشور در یک توافق بینالمللی منافعی نداشته باشد تضمینی نیز برای حضور آن کشور وجود ندارد. به همین دلیل باید منافع طرفین قرارداد تأمین شود تا نسبت به دادن تضمین اقدام کنند. در جامعه جهانی هیچ نیرو و دولتی وجود ندارد که بالای سر دولتها قرار داشته باشد که بتواند دولتها را تحت فشار قرار بدهد تا تعهدات بینالمللی خود را انجام بدهند. در دهههای گذشته اغلب معاهدات بینالمللی که منعقد شده به همین صورت بوده و کشورهای مختلف با توجه به چنین شرایطی تعهدات خود را انجام دادهاند. این ساختار را نمیتوان تغییر داد، بلکه باید واقعیت را پذیرفت.
اگر این اجماع بینالمللی علیه ایران شکل بگیرد چه چشماندازی پیشروی کشور قرار خواهد گرفت؟
بدون تردید هر اتفاقی که در دنیای سیاست رخ میدهد تبعات خود را خواهد داشت. ما نمیتوانیم به صورت قطعی عنوان کنیم که در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. با این وجود آنچه مشخص است این است که اتفاقاتی که در شرایط کنونی در حال رخ دادن است مثبت نیست و باعث بهبود اوضاع اقتصادی نخواهد شد. مردم در سالهای اخیر تحت فشارهای اقتصادی زیادی قرار داشتهاند و اگر قرار باشد با تحریمهای جدید فشارهای اقتصادی بیشتری به مردم وارد شود مشکلات تشدید میشود. آنچه امروز ما مشاهده میکنیم مسائلی نیستند که بتوان عنوان کرد به دلیل آنها مشکلات در آینده کاهش پیدا خواهد کرد. کارشناسان و دلسوزان کشور در گذشته بارها این نکته را متذکر شدهاند که کشور نیازمند یک گفتوگوی فراگیر ملی است. این گفتوگوی ملی نیز باید همه دیدگاههای فکری و سیاسی و اجتماعی را در بربگیرد تا با تعامل و هماندیشی با یکدیگر و همچنین با حاکمیت بتوان یک الگوی مناسب برای توسعه پایدار و امنیت پایدار در ایران در نظر گرفت. متأسفانه هرچه زمان بیشتری گذشت راه برای گفتوگو و هماندیشی ملی تنگتر شد. امنیت پایدار در هر جامعه در پرتو رضایتمندی درونی مردم است و تا زمانی که این رضایتمندی وجود نداشته باشد امنیت پایدار شکل نخواهد گرفت. اگر رضایت درونی مردم نسبت به حاکمیت سیاسی وجود داشته باشد اگر کشورهای خارجی تلاش کنند کشور را تحت فشار قرار بدهند موفق نخواهند شد. تنها در شرایطی که رضایت درونی مردم وجود نداشته باشد فشارهای خارجی میتواند تأثیرگذار باشد. به صورت طبیعی هنگامی که پایههای رضایت درونی مردم از حاکمیت سیاسی ضعیف شود به همان اندازه فشارهای خارجی تشدید میشود و تأثیرگذاری بیشتری پیدا میکند. راهی که امروز برای کشور باقی مانده گفتوگوی فراگیر ملی است و تنها در چنین شرایطی است که میتوان اعتماد عمومی را افزایش داد، رضایت درونی مردم را افزایش داد و تهدیدهای خارجی را از بین برد.