بایدن بین جنگ افروزی نتانیاهو و صلح، صلح را برمیگزیند
امیرعلی ابوالفتح در گفت گو با «آرمان ملی»:
آرمان ملی آنلاین - علیرضا پورحسین: 27 سناتور دموکرات طی نامهای به رئیسجمهوری آمریکا در شرایطی که مذاکرات غیرمستقیم با ایران برای احیای توافق هستهای در جریان است از تلاشهای واشنگتن برای بازگشت به برجام حمایت کردند. این سناتورها در این نامه از تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا برای خروج یکجانبه از توافق هستهای درسال 2018 انتقاد کردند. آنها همچنین در این نامه آوردهاند خساراتی که در چهار سال گذشته ایجاد شده کشور ما را با چالشهای متعددی در سراسر جهان مواجه کرده است. تردیدی نیست که یکی از اولویتهای زودهنگام و ضروری در زمینه امنیت ملی شما باید بازگشت به برنامه جامع اقدام مشترک باشد و ما بهطور قوی از بازگشت به برجام و استفاده از رویکرد پایبندی در برابر پایبندی به عنوان نقطه آغاز تنظیم مجدد روابط با ایران حمایت میکنیم. اگر ایران مایل به بازگشت به پایبندی به تعهدات خود در برجام باشد، ایالات متحده نیز باید مایل به بازگشت به این توافق و کاهش تحریمها ذیل برجام باشد. این نامه در حالی منتشر شده که عملیات خرابکارانه در نطنز نگرانیهایی را در
رابطه با گفتوگوها به وجود آورده بود و بعضی حتی این اقدام خرابکارانه را مرتبط با غربیها قلمداد کردهاند؛ اقدامی که از سوی برخی شتابدهنده مذاکرات و از سوی برخی مخل گفتوگوها دانسته شده است. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفتو گویی با امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل داشته است که در ادامه میخوانید.
آیا بهواقع غربیها یا آمریکا در اتفاقات نطنز نقش داشتهاند و اساسا به دنبال مقابله سخت با ایران هستند؟
پاسخ به نقش آمریکا در نطنز بسیار دشوار است و ممکن است کاملا بیخبر بوده یا از این اتفاق خبر داشته باشد. هیچچیز در در عمل منتفی نیست و ممکن است هر اتفاقی در دوران ریاستجمهوری بایدن رقم بخورد. در فرآیند مذاکرات هر طرف ممکن است حرکتهایی انجام دهد که طرف مقابل را در انفعال قرار دهد تا دست بالاتر را داشته باشد. طرحهای مذاکراتی و دیپلماتیکی یا حتی خرابکاری ممکن است از این نوع حرکتها باشد. هیچچیز منتفی نیست. در دوران اوباما اقدامات مشابهی برای فشار به ایران رخ داد. نقش آمریکا صرفا یک فرضیه است و نه میتوان آن را تایید و نه رد کرد. صرف گفتن اینکه آنها نقشی در این خرابکاری نداشتهاند، نمیتواند منجر به رد این فرضیه شود. زمانی که ایران و آمریکا در تنش هستند، لفظ قابل اعتنا نیست. یک اقدام خرابکارانه در نطنز صورت گرفته که میتوانست تبعات انسانی فجیعی در پی داشته باشد. نشت مواد رادیواکتیو بسیار خطرناک است و قطعا هیچکس اعتراف نمیکند این کار را انجام داده یا از آن خبر داشته است. کشورهای محدودی از این اتفاق ممکن است منتفع شوند و یکی از این کشورها نیز میتواند آمریکا باشد اما هیچ چیز ثابت نشده است و قطعی
نیست.
آیا ممکن است این تنشها جواب معکوس دهد و منجر به افزایش سرعت مذاکرات شود؟
امروز مذاکرات همچنان میان طرفین برجام در حال برگزاری است و عملیات خرابکارانه در این راستا به نتیجه نرسیده است. ایران پس از این اتفاق میتواند شروط دشوارتری را برای غرب تعیین کند که ممکن است به بنبست در مذاکرات منجر شود. از سوی دیگر ممکن است طرفین به نقطهای رسند که فراتر رفتن از آن میتواند مخاطراتی را در پی داشته باشد. برای مثال غنیسازی 60 درصد ایران شاید طرفین مقابل را به این نتیجه برساند که ممکن است این تقابل به یک بحران جهانی ختم شود و از برخی مواضع خود عقبنشینی کنند و به توافق رسند. اتفاق نطنز هم میتواند اثر سوء بر مذاکرات بگذارد و هم اینکه میتواند منجر به تسریع در توافق شود. باید منتظر روزهای آینده ماند و مشاهده کرد چه اتفاقی میافتد. امروز رژیم صهیونیستی به عنوان متهم اصلی مذاکرات شناخته میشود و هدف اصلی آنها این بوده است که در مذاکرات اخلال ایجاد کنند اما ممکن است نتیجه عکس دهد. به این صورت که پس از توافق عنوان شود ایران در پاسخ به این حمله غنیسازی 60 درصد را آغاز کرد و آمریکا مجبور شد برای اینکه اقدامات هستهای ایران بیشتر نشود، با ایران به توافق برسد.
دولت ایالات متحده با توجه به این اتفاقها آیا باز هم با مخالفان برجام مدارا خواهد کرد یا ممکن است در پشت پرده دست به اقداماتی بزند؟
امروز در آمریکا یک نظر یا دیدگاه وجود ندارد و حتی بعضا در درون حزب خودش نیز با مخالفانی مواجه میشود. دولت آمریکا اگر به نقطهای برسد که مجبور شود میان حمله به ایران یا ایران هستهای، یک راه را انتخاب کند، تن به مصالحه خواهد داد. این اتفاق در سال 2015 نیز تکرار شد و در زمانی توافق به دست آمد که آنها مدعی بودند ایران چند هفته تا رسیدن به سلاح هستهای فاصله دارد. نتیجه برجام در سال 2015 آن چیزی نبود که دولت اوباما میخواست اما آنها مجبور شدند آن را بپذیرند؛ هرچند به صورت کامل نیز باب میل ایران نبود. آمریکا اگر در عمل نیز به این نتیجه برسد که فشار حداکثری برای فروپاشی اقتصاد ایران به نتیجه نرسیده و ایران نیز هر روز در فعالیتهای هستهای پیشرفت میکند و به ادعای آنها شاید به سلاح هستهای دست یابد، مجبور است کوتاه بیاید و یک توافق را شکل دهد، هر چند مجبور باشد تحریمهای بیشتری را لغو کند. این موضوع را نمیتوان مخفی کرد و آمریکا مجبور است این مباحث را نیز علنی کند. این بهایی است که دولت بایدن باید بپردازد و این بها را نیز قبلا اوباما پرداخته است؛ با وجود اینکه در داخل حزب خود نیز مخالفانی داشت. اگر بایدن
مصلحتاندیش باشد باید درصدد رفع این موانع از سمت خودشان باشد. اگر بایدن به نتیجه برسد که باید توافق کند میتواند این موانع را نیز برطرف کند.
ارسال نظر