دیدار بایدن و پوتین و صحبتهای آنها در خصوص ایران در چه زمینهای خواهد بود و آیا نتایجی به نفع ایران خواهد داشت؟
یکی از مسائلی که همواره کمتر به آن توجه میشود این است که امروز ایران در شرایطی قرار گرفته که خود همچنان میتواند آیندهاش را رقم بزند و نفع و ضرر در دستان کشور خودمان است و کشور دیگری نمیتواند برای ما تصمیمگیری کند. امروز در عرصه بینالمللی در شرایطی هستیم که برخی خواستههای ما را جهانیان نمیپذیرند و برخی خواستههای ما را آنها قانونی میدانند. در این میان دیدار مقامات روسیه و آمریکا هم بسیار حائز اهمیت است و برخی شاید بر این باور باشند که میتواند به نفع ایران باشد، اما باید توجه داشت که روسیه و آمریکا یک نقطه مشترک مهم دارند و آن همپیمانی با اسرائیل است که متضاد با سیاستهای منطقهای ایران است. مشخصا در این برهه زمانی هیچکس در این خصوص کوتاه نمیآید و شاید ترفندی اندیشیده شود تا فارغ از این مساله توافقی صورت گیرد. نباید فراموش کرد روسیه خود نیز تحریم است و زمانی که با مقوله کلی تحریم مخالت میکند در ابتدا به منافع خود فکر میکند. در مجموع دیدارهای دیپلماتیک همواره مثبت هستند اما نباید فراموش کرد برای مثال روسیه حفظ پایگاه دریاییاش در مدیترانه را به هر چیزی ترجیح میدهد و دیگر به منافع ایران در
سوریه توجهی نمیکند.
آمریکا بهزودی به توافق با ایران رضایت میدهد؟
آمریکا مایل است اگر با ایران به یک توافق رسید، ایران را نیز به یکی از منابع تامینکننده گاز اروپا بدل کند تا وابستگی اروپا را به روسیه کم کند. یادمان نرود عملا منفعت تحریم ایران به روسیه رسیده، زیرا این کشور کمبود نفت جهانی را بهواسطه تحریم ایران تا حدود زیادی جبران کرده است. سیاست هر کشوری به نفع خود است و هر شعاری هم که بدهند باز هم به نفع خود عمل میکنند. کشوری در این میان منفعت به دست میآورد که طبق منافع ملی خود گام برمیدارد. آمریکا مشتاق است تحریمهای ایران برداشته شود اما در مقابل انتظار دارد ایران خواستههای خود را کم کند. علت این اشتیاق نیز این است که یکی از دردسرهای آنها کم میشود و حتی بعضا میتواند از رفع تحریمها به نفع خود نیز استفاده کند.
تغییر و تحولات در دولت حاکم بر سرزمینهای اشغالی، مذاکرات وین را به کدام سمت سوق میدهد؟
از یک سو باید تاکید کرد شرایط نسبت به سالهای گذشته تغییر کرده و روسیه نسبت به سالهای گذشته به مراتب کمتر از تحریم ایران سود میبرد و خود این کشور نیز از یک بحران عبور کرده است و وضعیت اقتصادی آنها نسبت به گذشته بهتر شده و به همین علت بیتمایل نیست که یک جبهه جهانی علیه تحریم را ایجاد کند تا بیشتر خود را از تنگنا رها کند. نظام سیاسی ایران در برهه فعلی اهمیت پایان اختلاف با نظام بینالملل را درک کرده است. چراغ سبز ایالات متحده در حالی نشان داده شده که اساسا برجام از دید آمریکا به خاطر موجودیت اسرائیل است. آنها ایرانی را که اتمی باشد، تهدیدی بزرگ برای رژیم صهیونیستی تلقی میکنند و به همین دلیل، همواره از بابت پنهانکاری احتمالی ایران در موضوع هستهای نگران هستند. این یک بازی و معادله چندوجهی است و کشورها هر گامی که برمیدارند، منافعی برای خود ذخیره میکنند و منافع را در کنار سایر تهدیدها قرار داده و مورد سنجش قرار میدهند. اقدامی که ضرورت دارد ایران نیز به صورت جدیتر آن را در دستور کار خود قرار دهد. مسلما امروز اگر ایران نیز در سیاستهای منطقهای خود تعدیلی ایجاد کند منافع زیادی به دست خواهد
آورد. امروز بایدن طرفدار نظام دو کشوری در سرزمینهای اشغالی است و شاید در همین راستا از روی کار آمدن دولت جدید در اسرائیل استقبال کرده است. مشخصا اگر اراده کشورها وجود داشته باشد ما شاهد برقراری آرامش در خاورمیانه در ماههای آینده خواهیم بود؛ اتفاقی کمنظیر که میتواند موجب رونق این منطقه ثروتمند شود. نباید فراموش کرد چین و روسیه نیز اگر به غرب فشار وارد میکنند تا برجام به امضا برسد برای ایجاد آرامش در خاورمیانه است تا آنها نیز حضور پررنگتری در منطقه داشته باشند و با سرمایهگذاری از ثروت این منطقه در راستای توسعه کشور خود بهره ببرند؛ مشخصا این تحول میتواند برای همه کشورها رخ دهد و نتایج مثبتی در پی داشته باشد.
ارسال نظر