پیروز مجتهدزاده در گفتوگو با «آرمان ملی»:
هیچ جنگ و درگیری نمیتواند جایگزین برجام شود
احسان انصاری: با صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران آینده مذاکرات هستهای و برجام وارد فاز جدیدی شده است. بدون تردید این اقدام گرههای احیای برجام را بیشتر و کار را برای رسیدن به توافق در مذاکرات سخت خواهد کرد.
آرمان ملی آنلاین - ایران نیز در پاسخ به اقدام کشورهای غربی در شورای حکام دوربینهای فراپادمانی آژانس را خاموش کرده است. اقدامی که با واکنش منفی طرف مقابل مواجه شده است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع و آینده برجام با دکتر پیروز مجتهدزاده تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. دکتر مجتهدزاده معتقد است:« در یک مقطع زمانی و با یک رویکرد عقلایی که نرمش قهرمانانه نام گرفت تصمیم به تعامل و مذاکره گرفتیم که یک اتفاق مثبت در سیاست خارجی ایران به شمار میرفت. این مذاکرات نیز نتیجه داد و ما نتیجه رویکرد عقلایی خود را بهصورت مثبت درک کردیم. ما در پروسه گفتوگو و مذاکره نتایج قابل قبولی دریافت کردیم و دستاوردهای مهمی به دست آوردیم. این رویکرد نشان میداد که این درک ایجاد شده است که باید مشکلات بینالمللی را با گفتوگو حل کنیم. مصداق بارز این وضعیت این شعر است که«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است؛ با دوستان مروت با دشمنان مدارا.» ما با درک این موضوع توانستیم به اهداف خود در عرصه بینالمللی دست پیدا کنیم.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
شورای حکام با صدور قطعنامه علیه ایران آینده برجام را در هالهای از ابهام قرار داده است. آیا کشورهای اروپایی و آمریکا با صدور قطعنامه در شورای حکام تلاش میکنند ایران از مطالبات حداکثری خود در برجام عقبنشینی کند یا اینکه با صدور این قطعنامه آینده برجام مخدوش خواهد شد؟
به نظر من هیچ تفاوتی بین اینکه قطعنامه شورای حکام یک اهرم فشار علیه ایران باشد یا اینکه واقعیتی باشد که آینده برجام را رقم خواهد زد وجود ندارد. اگر فرض بگیریم اتفاقی که رخداده یک اهرم فشار علیه ایران است هیچ تفاوتی با یک واقعیت سیاسی که برجام را مخدوش خواهد کرد ندارد و هر دو یک حالت دارد. در اینجا سؤال این نیست که چرا کشورهای اروپایی و آمریکا چنین کردند، بلکه سؤال این است که چرا ما چنین کردیم؟ چرا در مسیر برجام و یا مذاکرات هستهای به نتیجه مطلوب دست پیدا نکردیم. در مقاطعی ما هرگونه مذاکره با کشورهای غربی را بر سر پرونده هستهای مذموم میشمردیم و معتقد بودیم نباید مذاکره کرد. با این وجود در یک مقطع زمانی و با یک رویکرد عقلایی که نرمش قهرمانانه نام گرفت تصمیم به تعامل و مذاکره گرفتیم که یک اتفاق مثبت در سیاست خارجی ایران به شمار میرفت. این مذاکرات نیز نتیجه داد و ما نتیجه رویکرد عقلایی خود را بهصورت مثبت درک کردیم. ما در پروسه گفتوگو و مذاکره نتایج قابل قبولی دریافت کردیم و دستاوردهای مهمی به دست آوردیم. مصداق بارز این وضعیت این شعر است که «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است؛ با دوستان مروت با دشمنان مدارا.» ما با درک این موضوع توانستیم به اهداف خود در عرصه بینالمللی دست پیدا کنیم. این وضعیت تا زمانی که ترامپ در آمریکا به قدرت رسید وجود داشت. بااینوجود با حضور ترامپ بهعنوان یک فرد ناشی و غیرمتخصص در عرصه سیاسی آمریکا از برجام خارج شد و دوباره چالشها بین ایران و آمریکا در عرصه بینالمللی آغاز شد. ترامپ نشان داد که در سیاست خارجی تنها به دنبال امیال و خواستههای اسرائیل است. کار بهجایی رسید که رئیسجمهوری خواهان کنگره آمریکا درجایی عنوان کرد هیچ رئیسجمهوری در تاریخ ایالاتمتحده آمریکا بهاندازه ترامپ به اسرائیل خدمت نکرد. امروز ما باید این موضوع را بررسی کنیم و برای خود حلاجی کنیم که چرا ترامپ چنین اقدامی انجام داد. بدون تردید هدف ترامپ از این کار این بود که توافق و تفاهم بزرگی که بین ایران و کشورهای غربی و حتی همه کشورهای جهان ایجادشده بود را به سود اسرائیل به هم بزند.
این نتیجهگیری چه مسیری برای حـــرکت ایران ایجاد میکند؟
در چنین شرایطـــی ما باید در مسیری حرکت کنیم که این سیاست خیانت کارانه را خنثی کنیم. ما باید به شکلی رفتار کنیم که سیاستهای ترامپ علیه ایران را خنثی کنیم. هنگامیکه ما بیرون از این بازی شطرنج نشستهایم و نگاه میکنیم که مهرهها چگونه حرکت داده میشود باید به خود بیندیشیم که ما چه رویکردی در پیش گرفتیم که به موازنه و توازن در عرصه بینالمللی دست پیدا کردیم و در مقابل چه رویکردی در پیش گرفتیم که امروز در این نقطه قرارگرفتهایم. بدون تردید رویکردی که ما با به توازن رساند تلاش برای تعامل و مذاکره بود. اتفاقی که برای ما دستاوردهای مهم سیاسی و بینالمللی بههمراه داشت. امروز ما در شرایطی قرار داریم که باید رویکرد نرمش قهرمانانه را ادامه بدهیم و همچنان باید در همین مسیر حرکت کنیم. مسیری که درگذشته پیمودهایم و به نتیجه رسیدهایم. در شرایط کنونی یکطرف ما قرار داریم و در طرف دیگر کشورهای اروپایی، آمریکا، آژانس و شورای حکام قرار دارند. به همین دلیل ما باید چشمانداز آینده را برای خود مشخص کنیم که آیا به دنبال توازن هستیم و یا به دنبال وضعیتی هستیم که ترامپ درگذشته آن را به همریخت. تجربه تاریخی و شرایط داخلی کشور به ما میگوید ما باید به دنبال ایجاد توازن در قالب احیای برجام و رسیدن به یک نقطه مشترک باشیم.
با توجه به شرایط موجود چه سرنوشتی برای برجام متصور هستیم؟ آیا قطعنامهای که از سوی شورای حکام صادر و اقدامات متقابل ایران شرایط را برای احیای برجام سختتر نکرده است؟
امروز کشورها با این پرسش مواجه هستند که اگر به هر دلیلی برجام منحل شود و احیا نشود چه چیزی قرار است جای برجام را بگیرد و کسانی که مخالف احیای برجام هستند چه آلترناتیوی برای برجام قائل هستند. کسانی که از تنش و درگیری حمایت میکنند باید این نکته را در نظر داشته باشند هیچ جنگ و درگیری نمیتواند جایگزین برجام شود. کسانی که به دنبال این هستند که از برجام صرفنظر کنند باید برای آن جایگزین تعیین کنند. اگر برجام احیا نشد باید به سمت توافق، تفاهم و یا گفتوگوی دیگری حرکت کرد. ما با دو وضعیت مواجه هستیم. یا باید دست از فعالیتهای هستهای خود برداریم و دیگر آن را ادامه ندهیم که خواسته کشورهایی مانند اسرائیل است یا اینکه برای آن آلترناتیوی در نظر داشته باشیم. در عرصه بینالمللی باید با رویکرد عقلایی و واقعی جلو رفت و نه شعاری و تخیلی. پس ازاین همه سال کشمکش در عرصه بینالمللی و بهخصوص در زمینه پرونده هستهای زمان آن فرارسیده که ما دیگر اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم و بهجای اینکه برای خود در عرصه بینالمللی هزینه ایجاد کنیم به سمت کاهش تنش حرکت کنیم تا به دستاوردهای بهتری دست پیدا کنیم. در حالی که ما درگذشته یکبار نرمش نشان دادیم و نتیجه مثبت آن را دریافت کردیم. این دستاوردها به دلیل اقدامات ترامپ که بر اساس خواستههای اسرائیل بود به هم خورد. ما باید در مسیر همان نرمش قهرمانانه و مذاکره قرار بگیریم. بدون تردید تنها از این راه است که میتوانیم به خواستههای خود دست پیدا کنیم. مذاکره نیز به معنای گفتوگو و دادوستد است. به همین دلیل مواردی که لازم است به دست بیاوریم را به دست بیاوریم و مواردی که لازم است بهطرف مقابل بدهیم را بدهیم تا مذاکره به نتیجه برسد.
با توجه به شرایط موجود و گمانهزنیهایی که درباره آینده برجام وجود دارد، به نظر شما ایران و کشورهای غربی برای رسیدن به توافق باید در چه مسیری حرکت کنند؟
روابط بینالملل دارای قواعد و اصولی است که بهصورت ایدئولوژیک طراحی نشده، بلکه تابع مقررات و قوانین بینالمللی است. به همین دلیل نیز بهتر است که ما نیز بهجای اینکه تلاش کنیم از مسیر ایدئولوژی به اهداف خود دست پیدا کنیم تلاش کنیم از کانالهای رسمی اهداف خود را دنبال کنیم. اگر قرار است توافقی صورت بگیرد طرفین باید به این درک برسند که قبل از تفاهم نهایی در ابتدا در حاشیههایی که پیرامون مذاکرات در جریان بود به توافق دست پیدا کنند. من امیدوارم هر دو طرف دست از لج بازی بردارند. ما باید استعداد بازنگری در رویکردهای را در خودمان به وجود بیاوریم. ما باید از این استعداد برخوردار باشیم که هرلحظه در رویکردهای خود در عرصه بینالمللی تجدیدنظر کنیم و در صورت لزوم آنها را تغییر بدهیم. اگر دولت میخواهد نام نیکی از خود برجای بگذارد باید تنگناها را بشکافد و بنبستها را از بین ببرد. باید به این واقعیت پی ببریم که بهجز ارتباط سازنده و مثبت با جهان راهی برای حل مشکلات اقتصادی در عرصه بینالمللی وجود ندارد. هنگامیکه صحبت از تعامل با جهان میکنم نیز منظور من این نیست که با اسرائیل رابطه برقرار کنیم؛ خیر. بهجز اسرائیل کشورهای زیادی در جهان وجود دارند که میتوان با آنها رابطه داشت و از مزایای چنین رابطهای به سود کشور استفاده کرد. ارتباط با کشورهایی مانند استرالیا و کانادا چه اشکالی دارد؟ باید رابطه با جهان را گسترش بدهیم تا کشورهای جهان نیز وارد بده و بستان اقتصادی با ایران شوند. در چنین شرایطی وضعیت اقتصادی مردم بهتر میشود و دولت میتواند مدعی باشد به مردم و کشور خدمت کرده است.
ارسال نظر