| کد مطلب: ۴۷۵۷۳۷
لینک کوتاه کپی شد

سیدمصطفی هاشمی طبا در گفت‌وگو با«آرمان ملی»:

مذاکره با واسطه نمی‌تواند ما را به نتیجه مطلوب برساند

احسان انصاری: اغلب شعارها در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری اقتصادی بود و به همین دلیل اغلب انتظارات از دولت نیز اقتصادی بوده است. در چنین شرایطی کارنامه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دولت تحت تأثیر مشکلات معیشتی و سیاست خارجی کشور قرار داشته است. این در حالی است که در شرایط کنونی جامعه و سپهر سیاسی در ایران با چالش‌هایی مواجه است.

مذاکره با واسطه نمی‌تواند ما را به نتیجه مطلوب برساند

آرمان ملی آنلاین - «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی عملکرد دولت در یک سال گذشته با مهندس سیدمصطفی هاشمی‌طبا گفت‌وگو کرده است. هاشمی طبا معتقد است: «دولت به دلایل مختلف در اولویت بندی‌ها دچار مشکل بوده است. البته این موضوع تنها مختص به دولت نیست و بلکه شامل مجلس نیز می‌شود. واقعیت این است که برخی رویکردها در کشور سال هاست به صورت اشتباه دنبال شده تا به نقطه‌ای رسیده که امروز در آن قرار داریم. زمان آن فرا رسیده که در رویکردهای اشتباه گذشته تجدید نظر کنیم. این در حالی است که به نظر می‌رسد دولت در چنین مسیری قرار نگرفته و سیستم جبرانی را در دستور کار قرار نداده است.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

دولت در آستانه یک سالگی قرار دارد. ارزیابی شما از عملکرد دولت رئیسی در سال گذشته چگونه بود؟آیا دولت موفق شد به وعده‌هایی که به مردم داده عمل کند؟

آقای رئیسی در طول یک سال گذشته فعالیت زیادی داشتند و به صورت فعال در نقاط مختلف کشور حضور پیدا کردند. از سوی دیگر مسافرت‌های خارجی خوبی هم داشتند و موفق شدند ارتباطات خارجی خوبی نیز به خصوص با همسایگان ایجاد کنند. با این وجود نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که دولت در ابتدا باید مسائل اصلی کشور را شناسایی می‌کرد و سپس تلاش می‌کرد مسائل اصلی کشور را حل کند. اولویت‌بندی درباره مشکلات کشور در شرایط کنونی از اهمیت زیادی برخوردار است. در مقطعی دولت تصمیم گرفت ارز4200 تومانی را حذف کرد. با این وجود نمی‌توان درباره این تصمیم به صورت صریح اظهار نظر کرد و عنوان کرد که حتمأ خوب و یا حتمأ بد است. باید منتظر ماند تا نتیجه آن مشخص شود. بنده در ابتدایی که این تصمیم گرفته شد زیاد اعتقادی به این موضوع نداشتم. روش حل مسائل اقتصادی از طریق بالا و پایین کردن سیاست‌های پولی رویکرد صحیحی نیست و پاسخگو نیست. این وضعیت به خصوص در کشور ما که حجم نقدینگی زیاد است. یکی از نکات مهمی که دولت باید در دستور کار خود قرار می‌داد بودجه کشور است. این بودجه انقباضی نبود و بلکه باید اصلاح می‌شد. حجم بودجه بالا بود. این در حالی است که با توجه به چالش‌هایی که امروز در اقتصاد کشور وجود دارد بودجه باید شکل انقباضی‌تری به خود می‌گرفت. در مسائل مرتبط با بانک‌ها و برداشت‌هایی که صورت می‌گرفت نیز باید این رویکرد دنبال می‌شد. من نگران مشکلاتی در کشور هستم که بازگشت‌پذیر نیست. مسائلی مانند مهاجرت، آب، خاک، آلودگی‌های زیست محیطی که در کشور وجود دارد و مشکلاتی که در استان‌هایی مانند خوزستان وجود دارد از اهمیت زیادی برخوردار است. برخی از مسائل بازگشت‌پذیر است و در مقابل برخی از مسائل بازگشت ناپذیر است. به عنوان مثال مشکلاتی که در زمینه آب، محیط زیست و یا استان خوزستان داریم بازگشت ناپذیر است. موضوع کالا برگ که در دستور کار دولت قرار گرفته اقدام خوبی است. هر چند به نظر می‌رسد به عقب می‌افتاد شاید دولت قصد دارد با تغییر سیاست‌های پولی این چالش را مرتفع کند. به همان اندازه که دولت پول بیشتری در بازار پخش کند به همان اندازه گرانی بیشتر خواهد شد. گرانی یک امر مسری است و به بخش‌های دیگر جامعه نیز سرایت خواهد کرد. من معتقدم دولت تلاش خوبی کرده اما اینکه نتیجه خوبی به‌همراه داشته یا نه موضوع دیگری است. ضمن اینکه مسائل اصلی کشور مغفول مانده است.

چرا دولت در اولویت‌بندی نسبت به مشکلات کشور با مشکل مواجه بوده است؟مگر دولت نسبت به وضعیت کشور و چالش‌های موجود شناخت نداشت؟

دولت به دلایل مختلف در اولویت بندی‌ها دچار مشکل بوده است. البته این موضوع تنها مختص به دولت نیست و بلکه شامل مجلس، نیز می‌شود. واقعیت این است که برخی رویکردها در کشور سال هاست به صورت اشتباه دنبال شده تا به نقطه‌ای رسیده که امروز در آن قرار داریم. زمان آن فرا رسیده که در رویکردهای اشتباه گذشته تجدید نظر کنیم. این در حالی است که به نظر می‌رسد دولت در چنین مسیری قرار نگرفته و سیستم جبرانی را در دستور کار قرار نداده است. واقعیت این است که اولویت‌های اصلی کشور فراموش شده است. این در حالی است که اولویت‌های نخست کشور دارای اهمیت زیادی است و باید به آن پرداخته شود.

مدیرانی که رئیسی انتخاب کرد در طول یک سال گذشته چه عملکردی داشته‌اند؟آیا این مدیران متناسب با شرایط و چالش‌های کشور انتخاب شده‌اند؟آیا آنها توانسته‌اند در مسیری حرکت کنند که چالش‌های کشور کاهش پیدا کند؟

نکته مهم در این زمینه این است که اگر سیاست‌گذاری به خوبی انجام نشود حتی اگر مدیر قوی نیز انتخاب شود نمی‌تواند مشکلات را حل کند. این در حالی است که برخی از مدیرانی که انتخاب شده‌اند از توانایی و تخصص کافی نیز برخوردار نبودند. آثار انتخاب این مدیران نیز در شرایط کنونی به خوبی مشهود است. نکته دیگر اینکه کار که زیاد باشد انسان توانایی حمل آن را ندارد. این وضعیت در وزارت صمت وجود دارد. به اندازه‌ای کار بازرگانی این وزارتخانه از نظر داخلی و خارجی و در شرایط تحریم زیاد بوده که اصلأ وزیر نمی‌تواند درباره صنعت فکر کند. البته طرحی مبنی بر تشکیل وزارت بازرگانی مطرح شده که امیدواریم زودتر به نتیجه برسد. در چنین شرایط هر فردی که به جای وزیر صمت قرار داشته باشد کاری از دستش برنمی‌آید و نمی‌تواند مشکلات را حل کند. نمونه دیگر وزارت راه و شهرسازی است. در شرایط کنونی ما در راه‌های هوایی، زمینی و راه‌آهن با مشکلاتی جدی مواجه هستیم. مشکلاتی که به سادگی نیز حل نخواهد شد. در چنین شرایطی وزیر مسکن به دنبال این است که در یک سال یک میلیون مسکن بسازد که از ابتدا نیز مشخص بود که تحقق چنین چیزی سخت است. دولت در ابتدا باید اولویت‌های خود را مشخص می‌کرد و سپس تلاش می‌کرد براساس این اولویت‌ها برنامه‌های خود را تنظیم کند. این در حالی است که در عمل چنین اتفاقی رخ نداد و اولویت‌های دولت مشخص نشد. دولت نمی‌تواند همه چیز را با هم انجام بدهد. از ابتدا نیز به همین شکل بود و قصد داشتیم همه چیز را با هم انجام بدهیم. در چنین شرایطی مشخص است که به نتیجه نمی‌رسیم. به همین دلیل باید در چند مسأله مهم کشور مشخص شود و سپس با اولویت بندی و برنامه‌ریزی به آنها رسیدگی شود.

اغلب شعارهای آقای رئیسی در دوران انتخابات اقتصادی بود و به همین دلیل انتظارات از دولت ایشان نیز بیشتر اقتصادی بوده است. با این وجود مسائل سیاسی و اجتماعی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. آیا دولت سیزدهم در زمینه اجتماعی و سیاسی کارنامه قابل قبولی از خود ارائه کرد؟

واقعیت این است که در زمینه‌های اجتماعی و سیاسی اقدامات چندانی رخ نداده است. اقدام مثبتی که رخ داده است این که دولت ارتباط خود را با برخی کشورهای همسایه تقویت کرده است. این اقدام خوب است اما قابل اتکا نیست. در شرایط کنونی رابطه ما با کشورهای همسایه با چالش‌هایی مواجه است و به همین دلیل احتمال اینکه ما بتوانیم در آینده رابطه نرمی با همسایگان داشته باشیم زیاد امیدوارکننده نیست. دولت باید تلاش کند با همه کشورهایی که می‌تواند برای ایران مفید باشد ارتباط برقرار کند.

رویکرد دولت رئیسی در زمینه سیاست خارجی و مذاکرات هسته‌ای به چه صورت بوده است؟آیا دولت موفق شد از فرصت‌هایی که در مذاکرات وجود داشت به سود اقتصاد کشور و به دست آمدن توافق استفاده کند؟

دولت قبل عنوان می‌کردند همه تحریم‌ها را لغو خواهند کرد. ایشان گمان می‌کردند دست ایشان است که چنین ادعایی را مطرح می‌کردند. دولت قبل تلاش زیادی نیز در این زمینه انجام داد اما یکباره با به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا همه چیز به هم ریخت وآمریکا از برجام خارج شد. اگر قصد داریم برجام به نتیجه برسد باید شرایط طرف مقابل را نیز در نظر بگیریم. در شرایط کنونی نیز برجام دو طرف دارد. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد که شیوه مذاکره ما با آمریکا است. مذاکره با واسطه نمی‌تواند ما را به نتیجه مطلوب برساند. در ماه‌های گذشته همواره مذاکرات با واسطه صورت گرفته است. این در حالی است که کشورهای واسطه همواره به منافع خود توجه می‌کنند. اگر قرار است طرفین به یک نتیجه برسند اینکه واسطه تعیین می‌کنند بدترین کار است و کار را خراب می‌کند. این در حالی است که در دولت روحانی ایران و آمریکا به صورت مستقیم با هم مذاکره کردند و اگر مشکلی نیز وجود داشت از بین رفت. واقعیت این است که من معتقدم در شرایط کنونی چه برجام امضا شود وچه نشود زیاد تفاوتی به حالی کشور ندارد. شاید اگر برجام امضا شود یک پول وارد کشور شود. در نتیجه اگر قرار بوده این رویکرد به نتیجه برسد باید این اتفاق رخ می‌داد. اشکال ما این است که سیاست‌های داخلی ما متناسب با سیاست‌های خارجی نیست و اگر در عرصه بین‌المللی مطالباتی را مطرح می‌کنیم در سیاست‌های داخلی زمینه‌های آن مطالبه را فراهم نمی‌کنیم. سیاست داخلی باید مکمل سیاست خارجی باشد و نه اینکه سیاست خارجی ما با چالش‌های جدی مواجه باشد. همه انتقاداتی که در زمینه وضعیت معیشتی به دولت روحانی وارد بود و منتقدین دولت را تحت فشار قرار داده بودند امروز به دولت رئیسی منتقل شده است.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار